در حالی که تداخل نسبتاً کمی در شبکه در طول ایجاد پایلوت برای Friends وجود داشت، همچنین شانس کمی برای پخش برنامه وجود داشت. این بدان معنا نیست که مارتا کافمن و دیوید کرین خالقان نمایش فکر نمیکردند چیز خاصی داشته باشند، برعکس. اما این بسیار متفاوت از داشتن نمایشی است که شبکه را خشنود کند و مهمتر از آن با تماشاگران برنده شود.
سازندگان Friends نمی دانستند که مسئول برخی از بهترین قسمت های تاریخ کمدی کمدی خواهند بود. حتی در فصل اول دوستان، برخی از قسمت ها عالی بودند. و بسیاری از اینها به بازیگران مربوط می شود، که امیدواریم هر چه زودتر برای نمایش اتحاد مجدد بازگردند.
وقتی خلبان دوستان در سال 1995 به NBC تحویل داده شد، بازیگران و خدمه نمی دانستند چه اتفاقی برای آن می افتد. صرف نظر از این، آنها به هر حال جشن گرفتند… و این کار را به سبک انجام دادند.
این چیزی است که اتفاق افتاد…
چند یادداشت اندکی دلسردکننده از شبکه
در حالی که NBC زمانی که مارتا کافمن، دیوید کرین و تیمشان در حال ساختن این برنامه بودند، تقریباً دست به دست نمی شد، هنوز تشویق بسیار کمی از سوی شبکه وجود داشت. با این حال، خلاقان از آنجایی که میدانستند این چیز خاصی دارد، تلاش کردند. طی یک نمایش فوقالعاده از تاریخچه Friends توسط Vanity Fair، بازیگران و خدمه جزئیات مربوط به خلقت و جشن خلبان را روشن کردند.
دیوید کرین به Vanity Fair گفت: "ما آخرین خلبانی بودیم که [به NBC برای بررسی برای فصل آینده] تحویل دادیم.
تنها یادداشتی که بلافاصله پس از آن دریافت کردند، از رئیس ساحل غربی شبکه، دان اوهلمایر بود که فکر می کرد افتتاحیه "خیلی کند" بود. و اگر به این یادداشت پرداخته نمی شد، برنامه پخش نمی شد.
دیوید توضیح داد:«ما شروع را دوست داشتیم. درست است. ما نمیخواهیم آن را تغییر دهیم. ما یک سکانس آغازین 90 ثانیهای را به «مردم شاد درخشان» R. E. M بریدیم. ما چیزی را قطع نکردیم، اما با انرژی شروع شد. دان گفت، "حالا درست است.""
رئیس سابق سرگرمی برای NBC، با این حال، متفاوت فکر می کرد. در واقع، وارن لیتلفیلد به شدت در کنار دوستان بود.
وارن به Vanity Fair گفت: «امروز شاید باورش سخت به نظر برسد، اما در سال 94 ما در قلمرو مفهومی اصلی بازی میکردیم که آنقدرها در روابط شبکه تلویزیونی بین جوانان و بزرگسالان مورد بررسی قرار نگرفته بود. ما میخواستیم این شخصیتها احساس واقعی کنند و میدانستیم که باید دوستداشتنی باشند. فکر میکردیم مارتا و دیوید به خوبی در حال حرکت هستند، و البته، جیمی [باروز، کارگردان]، بهترین فشارسنج تلویزیون را داشتیم. دان ندید. اینطور است."
دون به خصوص در مورد یک داستان فرعی که مونیکا را با "پل شراب مرد" قرار می داد، سختگیر بود، زیرا معتقد بود که این باعث می شود که او بی بند و بار باشد. این یادداشت مارتا کافمن را به ویژه عصبانی کرد.
"ما در حال اجرای شبکه با مخاطبان بودیم، و دان گفت که وقتی مونیکا با پل شرابخوار خوابید، آنچه را که لیاقتش را داشت به دست آورد - اینطوری او آن را منطقی کرد. آتش از دماغم بیرون آمد. "مارتا توضیح داد.
دان حتی تا آنجا پیش رفت که پرسشنامهای را به مخاطبان آزمایشی داد و از آنها پرسید که آیا معتقدند داستان مونیکا را «(الف) یک شلخته، (ب) یک فاحشه، یا (ج) ترولوپ.
در بیشتر موارد، نمایش نیمه مناسب با تماشاگران آزمایشی نمایش داده شد، حتی اگر شبکه چندان مطمئن نبود. یکی از افرادی که به طور کامل با نمایش همراه بود، کارگردان، جیمز (جیم) باروز بود، که در همان زمان نوار خلبان را برای NewsRadio ضبط کرد.
و به همین دلیل، او گروه Friends را تشویق کرد تا پایان خلبانی را بدون توجه به اینکه چه اتفاقی برای آن بیفتد جشن بگیرند.
بازیگران برای جشن گرفتن خلبان به لاس وگاس پرواز کردند
جیم باروز به Vanity Fair گفت: «بر اساس تماشاگران [زنده] خلبان Friends، می دانستم که آن برنامه چقدر محبوب خواهد بود."بچه ها همه زیبا و بامزه بودند، خیلی زیبا بودند. من به لس مونوز، که رئیس برادران وارنر بود، گفتم: "هواپیما را به من بدهید. من هزینه شام را پرداخت می کنم." من بازیگران را به وگاس بردم."
بازیگران، که بیشترشان به سختی شروع به کار کردند، از این فرصت شوکه شدند.
"چه کسی با جت خصوصی به وگاس می رود؟" مت لبلانک گفت. "و جیمی به من 500 دلار داد تا قمار کنم."
هنگام حضور در هواپیما، برای اولین بار به گروه بازیگران، خلبان نشان داده شد. به جز خلاقان، شبکه و مخاطبان آزمایشی، هیچ کس آن را ندیده بود. …از جمله بازیگران.
"من به آنها گفتم که آنها یک برنامه ویژه دارند و این آخرین شلیک آنها برای ناشناس ماندن بود." "آنها می خواستند قمار کنند و من تنها کسی بودم که پول داشتم. آنها برای من چک نوشتند. شویمر یک چک 200 دلاری به من داد و جن انجام داد. من باید آنها را پس انداز می کردم."
علاوه بر این، جیم همه آنها را برای یک شام مجلل بیرون برد.
«ما برای شام به سزار رفتیم،» مت لبلانک توضیح داد. سر میز گرد بزرگ وسط اتاق نشستیم. جیمی گفت: به اطراف نگاه کن. هیچکس ما را نمیشناخت. مردم کورتنی را از ویدیوی «رقصیدن در تاریکی» میشناختند. او گفت: «زندگی شما تغییر خواهد کرد. شما شش نفر دیگر هرگز نمیتوانید این کار را انجام دهید». تقریباً مثل صحبت کردن دون کورلئونه بود. او اشتباه نمی کند. او جیمی باروز است."
لیزا کودرو گفت: "او گفت: "میخواهم آگاه باشید که این آخرین باری است که میتوانید بیرون باشید و ازدحام نشوید، زیرا این چیزی است که قرار است اتفاق بیفتد." و همه اینطور بودند که واقعاً؟ فکر کردم، خوب، خواهیم دید. شاید. چه کسی می داند؟ ما نمی دانیم که نمایش چگونه خواهد بود. چرا او اینقدر مطمئن است؟"
واضح است، او آنها را در آنها می دید که آنها فقط نمی توانستند کاملاً ببینند… به هر حال هنوز نه.