آیا بازگشت جرارد باتلر به عنوان "میک بنینگ" نشانه سقوط هالیوود است؟

فهرست مطالب:

آیا بازگشت جرارد باتلر به عنوان "میک بنینگ" نشانه سقوط هالیوود است؟
آیا بازگشت جرارد باتلر به عنوان "میک بنینگ" نشانه سقوط هالیوود است؟
Anonim

در چیزی که اکنون به عنوان فرنچایز 'Has Fallen' شناخته می شود، یک ورودی جدید دیگر اعلام شده است. هنوز تاریخ اکرانی مشخص نشده است و هیچ اطلاعاتی در مورد جزئیات داستان منتشر نشده است، اما ما می دانیم که جرارد باتلر به نقش مامور سرویس مخفی، مایک بنینگ در Night Has Fallen بازخواهد گشت.

Deadline اخیراً خبر ساخت دنباله را تایید کرد و فاش کرد که باتلر بار دیگر توسط Ric Roman Waugh کارگردان فیلم Angel Has Fallen او کارگردانی خواهد شد. اطلاعات کمی داده شده است، اما می توانید انتظار داشته باشید که در سال آینده بیشتر بشنوید.

اما نکته اینجاست: آیا واقعاً به یک ورودی چهارم در فرنچایز نیاز داریم؟ در طول سال‌ها، بسیاری از دنباله‌های فیلم وعده داده شده بود که هرگز اتفاق نیفتادند، اغلب به دلایل خوبی.و همینطور است با Night Has Fallen. آیا این واقعا فیلمی است که باید ساخته شود؟ مانند فرانچایز فیلم Transporter قبل از آن، هر فیلم در این سری به تدریج بدتر شده است. بنابراین، چه فایده ای دارد؟

همانطور که در عنوان سوال مطرح شد، آیا تصمیم برای بازگرداندن مایک بنینگ نشانه سقوط هالیوود است؟ این می تواند باشد، و در اینجا دلایل وجود دارد.

فیلم ها بیشتر شبیه هم هستند

3 فیلم
3 فیلم

برای یک سری فیلم که خیلی خوب نیستند، باید این سوال را مطرح کرد که چرا مدیران هالیوود تصمیم به ساخت دیگری دارند. در حالی که اولین فیلم، Olympus Has Fallen، یک ورودی کاملاً قابل قبول در ژانر فیلم های اکشن بود، دو قسمت آخر غیراصلی بودند و بازبینی بدی داشتند.

Jeffrey M. Anderson از Common Sense Media این را در مورد دنباله اول، London Has Fallen، گفت.

«هرکسی که خواستار دنباله‌ای برای Olympus Has Fallen بود، باید مراقب خواسته‌هایش باشد؛ این دنباله به طرز بی‌شرمانه‌ای از بسیاری از فیلم‌های کلاسیک اکشن وام گرفته و در نهایت بی‌جان و کم‌رنگ می‌شود.لندن سقوط کرده است وقتی که تدارکات جمع آوری بسیاری از رهبران جهان را در یک مکان نشان می دهد جالب است، اما این نظم به سرعت به هرج و مرج بی حس کننده تبدیل می شود. و بابک نجفی کارگردان حداقل از یک شات ردیابی تاثیرگذار و 60 ثانیه ای استفاده می کند، اما هنوز حدود 90 دقیقه کسل کننده باقی می ماند.»

نقد اندرسون یکی از مواردی است که به عدم اصالت فیلم اشاره می کند.

سومین ورودی این مجموعه، فرشته سقوط کرده است، نیز به همین دلیل مقصر بود. کریس ژیرو از Movie Reelist در نقد خود گفت:

"Angel Has Fallen فیلمی غیرضروری است که هزاران بار قبلا دیده‌ایم، بدون ایده‌های اصلی برای پیشبرد این ژانر. این حتی یک فیلم اکشن غیرقابل معذرت هم نیست. زمان بازنشستگی مایک بنینگ فرا رسیده است."

غیراصلی بودن تنها چیزی نیست که این فیلم ها به خاطر آن سرزنش شده اند. منتقدان همچنین این فیلم‌ها را به خاطر تعداد بالای بدن و روایت‌های تند و تیزشان مورد انتقاد قرار داده‌اند، اما به نظر می‌رسد این واقعیت که آن‌ها بسیار قابل پیش‌بینی بوده‌اند، آنها را بدتر می‌کند.وقتی یک فیلم مایک بنینگ را تماشا می کنید، دقیقاً می دانید چه چیزی در راه است. هر ورودی در این سری از الگوی مشابهی پیروی می کند: رئیس جمهور دچار مشکل می شود / مایک بانینگ او را نجات می دهد. بشویید و تکرار کنید!

این فیلم‌ها نمونه‌هایی از تنبلی هالیوود هستند.

کیفیت شعله ور شد

انفجار
انفجار

البته، فرنچایزهای غیراصلی فیلم های اکشن زیادی وجود دارد، اما می توانیم برخی از آنها را به دلیل اصالت نداشتن به دلیل کیفیت کلی شان ببخشیم. فیلم‌های جیمز باند، علی‌رغم گام‌های اشتباه عجیب (A View To A Kill، Quantum Of Solace)، عموماً بسیار خوب هستند، و همچنین فیلم‌های Mission: Impossible که به نظر می‌رسد با هر فیلم جدید بهبود می‌یابند. دلیل خوب بودن این فیلم ها این است که افراد پشت سر آنها به تماشاگران خود اهمیت می دهند. علیرغم کار بر روی یک فرمول، آنها کمی همه چیز را با صحنه های بدلکاری جدید نفس گیر و انواع داستان های سنتی ترکیب می کنند.

این مورد در مورد فیلم های «سقوط شده» صدق نمی کند. اکشن کلی است، طرح داستان یکسان است و قهرمانان و تبهکاران همگی یک نت هستند. به طور خلاصه، آنها به طرز دردناکی بی احساس هستند.

آیا هالیوود اهمیتی می دهد؟ به نظر نمی رسد، مگر اینکه چهارمین فیلم مایک بنینگ بتواند کاری کند که ما را شگفت زده کند. در عوض، به نظر می‌رسد که آن‌ها بیشتر بر روی باکس آفیس تمرکز دارند تا کیفیت کلی فیلم. از آنجایی که فیلم‌های «سقوط کرده» از نظر مالی خوب عمل کرده‌اند، به نظر می‌رسد هالیوود از ساختن بیشتر همین فیلم راضی است. به هر حال، اگر تماشاگران همچنان برای تماشای این فیلم‌ها پول پرداخت می‌کنند، پس چرا به زحمت چیزی جدید را امتحان کنید؟ چرا برای ساختن چیزی با فیلمنامه نویسی با کیفیت و اکشن با کیفیت تلاش می کنید؟ چرا به خود زحمت می دهید که دلیل موجهی برای ادامه فرنچایز بیاورید؟

این تحقیر مخاطبان سینماست که به طور خودکار این فرض را به آدم می دهد که هالیوود سقوط کرده است. مسلماً سری فیلم‌های «سقوط کرده» در این مورد تنها نیستند. فرانچایزهای فیلم دیگری وجود دارند که به دلیل درآمدهای باکس آفیس به کار خود ادامه می دهند، از جمله سری Transformers، اما آیا ما لایق بهتری نیستیم؟ این فیلم‌ها به دلیل علاقه تماشاگران به شخصیت‌ها در گیشه پول می‌گیرند، اما هر از چند گاهی پولشان هدر می‌رود و مردم با ناامیدی سالن‌ها را ترک می‌کنند.

آیا هالیوود سقوط کرده است؟

تصویر افتاده
تصویر افتاده

بله و نه. امروزه هنوز فیلمسازانی هستند که اصالت را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند. برای مثال، فقط به فیلم‌های کریستوفر نولان، جردن پیل و دیوید فینچر نگاه کنید، که هم داستان‌گویی واقعی و هم مهارت را به نمایش می‌گذارند. این کارگردانان چراغ های درخشان هالیوود هستند و با صدای طبل خودشان می کوبند.

اما، در موارد دیگر، تصمیمات استودیو بیش از هر چیز به دلایل پولی، صرف نظر از اصالت و کیفیت، گرفته می شود. و به همین دلیل است که می توان گفت هالیوود سقوط کرده است.

البته، اگر بخواهیم برای تماشای فیلم‌هایی مانند Night Has Fallen هزینه‌ای نپردازیم، قدرت‌ها ممکن است بنشینند و توجه کنند و چیزی به ما بدهند که ارزش دیدن داشته باشد. چیزی برای فکر کردن، درست است؟

توصیه شده: