اول از همه، امیلی در پاریس به هیچ وجه، جنسیت و شهر جدید نیست، علیرغم اینکه هر دو نمایش از یک خالق، دارن استار، می آیند. او با نمایش نمادین بورلی هیلز، 90210 شروع به دستفروشی زرق و برق شهر در تلویزیون کرد. Sex and the City در آن تجارت برتری ستاره بود - یک نمایش خام و تحریک آمیز بر اساس کتاب Candace Bushnell با همین عنوان. استار از شکستهای حماسی واقعی و معجزات کمدی که بوشنل در شهر نیویورک و صحنه دوستیابی آن تجربه کرده است، فرقه کرد.
در همین حال، امیلی در پاریس به عنوان یک برداشت تقلید آمیز از نقل مکان به شهر نورها ظاهر می شود. این یک ماجراجویی خنده دار درباره یک زن جوان آمریکایی است که با فرهنگ جدید سازگار می شود.و ارتباط زیادی با کاستی متقابل آن با Sex and the City دارد - شخصیت اصلی غیرمنطقی که از اشتباهاتش درس نمی گیرد. این باید نوعی فرمول قهرمان داستان معیوب باشد، اما بلوغ رشد نکرده در لباس پوشیده شده است؟ این مشکل است.
نادیده گرفتن تشابهات رو به افزایش سطحی نگری بین امیلی کوپر و کری برادشاو سخت است. فقط به این لیست از ویژگی های مشترک آنها که آنها را بسیار غیرقابل تحمل می کند نگاهی بیندازید.
آنها به وضوح فراتر از امکاناتشان زندگی می کنند
هیچ کس واقعاً نمی داند که امیلی کوپر و کری برادشاو چگونه می توانند از پس سبک زندگی مجلل خود برآیند. طبق گفته Grazia، یک ستون نویس متوسط مانند کری تنها 350 دلار برای هر ستون درآمد دارد. این بر اساس دستمزد روزنامه نگار گلنا گلدیس در نیویورک آبزرور است، جایی که کندیس بوشنل نیز در اوایل دهه نود ستون دوستیابی نوشت.
طبق ادعای سریالکری ۷۰۰ دلار در ماه برای آپارتمان تحت کنترل اجارهای خود در Upper East Side منهتن میپردازد (متوسط اجاره در آنجا در واقع ۲۰۰۰ دلار است). فاکتور این واقعیت است که او همیشه در لباس های دیزاینر است و حدود صد جفت مانولو بلاهنیک 400 دلاری دارد. او همچنین با وجود آگاهی کامل از وضعیت مالی خود، تقریباً هر شب بیرون از خانه شام می خورد و مهمانی می دهد. شرکت کارت اعتباری کری که از فروشنده در دولچه و گابانا میخواهد کارت اعتباری خود را با قیچی نصف کند، کافی است.
Emily فقط نسخه اواسط دهه 20 کری است. او با پوشیدن شانل یا دیور در پاریس قدم میزند و با حقوق متوسط بازاریابی خود در کافههای مجلل و رستورانهای گرانقیمت رفت و آمد میکند. این فقط یک مسئله زمان است تا اینکه او لحظه ای از کارت اعتباری خود را به دوش می کشد. زندگی کری و امیلی فراتر از توانشان باعث می شود تلویزیون فراری خوبی باشد. اما لذت بردن از آن زمانی که نقش مهمی در بعد فرضی شخصیت ها بازی می کند، دشوار است.
آنها به سختی کاری انجام می دهند
امیلی واقعاً چه کاری انجام می دهد؟ او فقط میگوید که در بازاریابی کار میکند، اما تنها کاری که او انجام میدهد این است که برای اینستاگرام عکس یا ویدیو میگیرد. زیرنویسهای او فقط هشتگهایی هستند که حتی برای نمایش در نتایج جستجو بهینهسازی نشدهاند. این کار بسیار شبیه کار کری به عنوان نویسنده است. هیچ نویسندهای نمیتواند از یک ستون هفتگی امرار معاش کند.
برای پرداخت قبوض و اجاره باید برای چندین مشتری در هفته نامه بنویسید. بنابراین تردید وجود دارد که کری واقعاً بتواند آن کیهانی را که همیشه مینوشد بخرد. اما به نوعی، قرار است باور کنیم که شغل او و امیلی اهداف شغلی هستند. حدس میزنم اگر هیچ کاری انجام ندهید و فقط خودتان «افسانهای» باشید، واقعاً سکه ایجاد میکند.
آنها یک چیز ظاهراً قابل تحمل برای مردان گرفته شده دارند
درست زمانی که فکر می کردید کری نمی تواند از این بدتر شود، در نهایت با آقای بیگ که در آن زمان با ناتاشا ناگینسکی ازدواج کرده بود، آیدان شاو را خیانت کرد. امیلی بهتر نیست در پایان فصل اول، او با دوست پسر دوست خوبش کامیل، گابریل می خوابد.
همه چیز به فرمول معیوب قهرمان داستان برمی گردد، اما تقلب عاشقانه به همان اندازه این شخصیت های اصلی سمی است. کری و امیلی بزرگسالان ناقصی نیستند. آنها بزرگسالانی هستند که یا عمدا از انتخاب های بالغ خودداری می کنند یا از نقص های تصمیم گیری ناشی از یک بیماری عصبی رنج می برند.
آنها خیلی حق دارند
جهان حول محور کری و امیلی می چرخد. برخی آن را فانتزی تلویزیونی نهایی می نامند، اما این فقط توخالی است. بیایید در مورد آن زمانی صحبت کنیم که کری پس از قطع نامزدی آنها نتوانست آپارتمانش را از آیدان بخرد. همه دوستانش مودبانه به او پیشنهاد دادند که به جز شارلوت پول را به او قرض دهند. کری حتی وقتی گفت که به هر حال پول دوستانش را نمی گیرد ناراحت شد.
او مانند یک دبیرستانی کوچک به آپارتمان شارلوت هجوم برد تا از او بپرسد که چرا پول را به او پیشنهاد نمی کند. او افزود: "من آن را نمی پذیرم." سپس شارلوت پرسید که چرا مهم است که او آن را ارائه دهد یا نه؟کری اصرار داشت که این همان کاری است که یکی از دوستانش انجام می دهد، اما قبل از اینکه شارلوت بتواند نظرش را در مورد ملاحظات منطقی خود در مورد اختلاط پول و دوستی توضیح دهد، کری فقط حرفش را قطع کرد و همه چیز را طوری درمورد او ساخت که گویی واقعاً حق دریافت پول شارلوت را دارد.
شارلوت در حال فراخواندن کری به دلیل بی مسئولیتی مالی اش قرار بود نقطه برجسته صحنه باشد، اما کری همچنان توانست صندلی داغ را برگرداند. امیلی هم همینطور است که به راه دیگران هم باز نیست. در نتیجه، او تمایل زیادی به بی احترامی به فرهنگ فرانسوی دارد. تماشای اصرار او مبنی بر اینکه سرآشپز رستوران اشتباه کرده است که استیک او را بیشتر نپزد، فقط دردناک بود.
در فرهنگ فرانسوی، آشپز رستوران میزبان است. به عنوان یک مشتری، شما مهمان آنها هستید که نباید قبل از اینکه غذا را امتحان کنید، از آن شکایت کنید.امیلی بهتر می دانست که این کار را انجام ندهد اگر فقط تلاش می کرد تا بیشتر در مورد فرهنگ فرانسه بیاموزد نه اینکه مردم اطرافش را وادار کند کارها را به روش آمریکایی انجام دهند. او حتی بیش از یادگیری زبان فرانسه ناراحتی خود را از زبان فرانسه ابراز می کند. به طور جدی، تا به امروز، امیلی که باید به پاریس می رفت، هنوز هم امیلی چارلتون متعلق به Devil Wears Prada است.