وقتی صحبت از جدایی افراد مشهور به میان می آید، یکی از مواردی که به خاطر سپردن آن ممکن است آسان نباشد، درو بریمور و تام گرین است. در یک کلیپ از برنامه گفتگوی روزانه خود، نمایش درو بریمور، این بازیگر به مخاطبان ظاهرا زنده خود می گوید که او، "…همیشه جذب رویاپردازان، کمدین ها و افرادی شده است که من را می خندانند."
اخیراً، پس از 15 سال صحبت نکردن با یکدیگر، بریمور میزبان گرین در برنامه خود بود تا خاطرات ازدواج و زمانی را که با هم گذراندهاند مرور کند.
در ابتدای کلیپ، گرین چندین اشاره به استقبال از برنامه باریمور و او، و همچنین هیجان والدینش از نمایش او و "تماشا کردن او در انجام کارهای بزرگ" دارد.
دیالوگ بین آنها کمی گسسته است زیرا بریمور در ادامه از زمانی صحبت می کند که او در خانه دریاچه پدر و مادر گرین خواب شگفت انگیزی داشته است، حتی وقتی از دخترانش صحبت می کند احساساتی می شود.
او سپس در مورد جدایی نزدیک به بیست ساله بین خود و گرین صحبت می کند و می گوید: "من پدر و مادرت را دوست دارم و واقعاً تو را دوست دارم و از تو تجلیل می کنم. می دانید، وقتی می گویید بیست سال، گاهی اوقات این یک چشم به هم زدن و گاهی مثل "وای خدای من" می گویی که ما در این بیست سال گذشته خیلی زندگی کرده ایم. با هم و بررسی کنید و در مورد آن صحبت کنید. این فقط … من را بی نهایت هیجان زده می کند، و فکر می کنم جهان شما و من شما را جشن می گیریم و من همیشه داشته ام و همیشه خواهم داشت."
در حالی که بخشهایی از تعامل بین بریمور و گرین تقریباً اجباری به نظر میرسید، به نظر میرسید که برخی دیگر به آرامی با هم ترکیب میشوند. وقتی آن دو در مورد تمایل گرین به شوخی کردن با مردم و فشار دادن لطیفههای خندهدار بحث کردند، در مجموع میانآهنگشان آرامتر و بسیار طبیعی بود.
باریمور همچنین به این موضوع اشاره کرد که چگونه گرین مسئول وارد کردن او به تمام «فاز آنی هال» بود، و چگونه گرین با خرید اولین دوربینش به او کمک کرد تا عشق به عکاسی پیدا کند و از او پرسید که چگونه شروع کرد. "میدونی که من یک گیک هستم، درسته؟" او در پاسخ به شوخی گفت.
وقتی او موافقت کرد خندید و ادامه داد: "من تکنولوژی را دوست دارم و دوربین و کامپیوتر و ویرایش را دوست دارم و همیشه با آخرین فناوری بازی می کنم. بنابراین، گاهی اوقات وقتی می بینید که چه دوربین جدید است یا میکروفون جدید یا دستگاه ویرایش جدیدی که در حال بیرون آمدن است، شما سعی می کنید فکر کنید که چگونه می خواهید کار خلاقانه ای با آن انجام دهید."
گرین به صحبت درباره اولین برنامه خود، نمایش تام گرین، که در اوایل بیست سالگی خود ساخته بود، ادامه داد و زمینه بیشتری را به نحوه ملاقات او و بریمور و آشنایی بهتر با یکدیگر پس از چارلی اضافه کرد. فرشتگان. گرین خندید و اضافه کرد: «منطقی است که چاد سگی به نام چارلی داشته باشد."
بریمور بدیهی است که از این نظر لذت می برد و نقش گرین را به عنوان ناخدای قایق به نام چاد به یاد می آورد که تقریباً با احترام به خود در سوم شخص اشاره می کند.
این دو بدیهی است که از گفتگو لذت بردند - همیشه خوب است که می بینیم همه جدایی ها نباید عصبانی یا سرد باشد، حتی زمانی که بین دو فرد مشهور باشد.