برای ما احمقانه ترین نظریه ای نیست که مایکل اسکات را یک نابغه مخفی بدانیم. به چشم غیرمسلح، مایکل اسکات بسیار گیجآلود، سر در هوا و کمهوش بود. به نظر میرسید که او بسیاری از نشانههای اجتماعی را نمیدانست و بسیاری از چیزهای عقل سلیم مستقیماً بالای سرش میرفتند. او به دوست داشتن افرادی که برای او کار می کردند اهمیت می داد، به طوری که گاهی اوقات مانع از انجام کار در کارش می شد.
همه اینها که گفته شد، آیا رفتار غیر هوشمندانه مایکل اسکات فقط یک عمل بود؟ آیا او مخفیانه باهوش تر از آن چیزی بود که دنیا واقعاً فکر می کرد؟ او در نهایت هالی فلکس را به عنوان همسر و مادر فرزندانش به ارمغان آورد، بنابراین به وضوح باید چیزی در مورد او وجود داشته باشد!
15 مایکل حواس کارمندان را با یک بازی پرت کرد وقتی از بسته شدن شعبه می ترسیدند
وقتی کارمندان Dunder Mifflin ترسیدند که شعبه Scranton بسته شود، مایکل اسکات خلاقانه تصمیم گرفت با یک بازی رازآلود در سبک قتل، حواس همه را پرت کند. جیم هالپرت از این موضوع ناراضی بود، زیرا میخواست همه روی کار تمرکز کنند، اما معلوم شد که مایکل اسکات کار درستی انجام میدهد تا به همه کمک کند کمتر احساس ترس و استرس کنند.
14 مایکل دنی کوردری را استخدام کرد
یک حرکت هوشمندانه دیگر مایکل اسکات زمانی بود که تصمیم گرفت دنی کوردری را به عنوان فروشنده دوره گرد برای شعبه اسکرانتون استخدام کند. مایکل فکر کرد که بهتر است دنی کوردری فروش داندر میفلین را به جای دزدیدن فروش از داندر میفلین بدزدد.این در واقع یک ایده واقعا هوشمندانه بود.
13 مایکل رایان را متقاعد کرد که WUPHF را بدون بیان صریح بفروشد
مایکل رایان را متقاعد کرد که شرکتش WUPHF را بفروشد بدون اینکه به صراحت به او بگوید این کار را انجام دهد. مایکل اسکات می دانست که اگر رایان شرکت را نفروشد، او و چند کارمند دیگر در Dunder Mifflin پول زیادی از دست خواهند داد. او رایان را متقاعد کرد که کار درست را انجام دهد و از استفاده از زور در این قسمت از The Office اجتناب کرد.
12 مایکل از Rolodex از جزئیات مشتریانش استفاده کرد
یکی از هوشمندانهترین کارهایی که مایکل اسکات در زمانی که فروشنده بود، استفاده از رولودکس پر از اطلاعات شخصی مشتریانش بود. او جزئیات مربوط به بچه های مشتریانش، ورزش، غذاهای مورد علاقه و هر چیز دیگری را به خاطر می آورد! این واقعیت که او این جزئیات را یادداشت می کرد باعث می شد مشتریانش احساس کنند که به آنها اهمیت می دهند.
11 مایکل دیوید والاس را متقاعد کرد که شرکت کاغذ مایکل اسکات را بخرد
زمانی که مایکل، پم و رایان برای شرکت کاغذ مایکل اسکات کار می کردند، در فروش کاغذ داندر میفلین تاثیر زیادی گذاشتند. اگرچه شرکت کاغذ مایکل اسکات از نظر فنی پیشرفتی نداشت، مایکل اسکات همچنان در صدر قرار گرفت. دیوید والاس شرکت را خرید و مایکل، پم و رایان را استخدام کرد.
10 مایکل از طرح انتقال استنلی Utica پیشی گرفت
مایکل اسکات زمانی که استنلی می خواست تهدید به انتقال به یوتیکا کند، به نوعی از استنلی پیشی گرفت. استنلی هرگز قصد واقعی برای انتقال نداشت… او فقط می خواست از مایکل اسکات در شعبه اسکرانتون افزایش حقوق بگیرد. او در نهایت ایده انتقال را کنار گذاشت و این واقعیت را پذیرفت که او نیز افزایش حقوقی دریافت نخواهد کرد.
9 مایکل کریستین (مشتری در Chili's) را به امضا رساند با Dunder Mifflin
شبی که مایکل و جان برای اولین بار بیرون آمدند، تنها به این دلیل تبدیل شد که جان تحت تأثیر مهارتهای فروش مایکل قرار گرفت. مایکل و جان با مشتری به نام کریستین در رستوران چیلی ملاقات کردند و مایکل توانست کریستیان را وادار کند تا با داندر میفلین قراردادی امضا کند.
8 Hammermill یک قرارداد انحصاری با Staples داشت تا اینکه مایکل با نماینده آنها ملاقات کرد
Hammermill یک قرارداد انحصاری با Staples داشت تا اینکه مایکل با یکی از نمایندگان Hammermill در کنفرانس ملاقات کرد و آن را تغییر داد! یک بار دیگر، او جان را تحت تاثیر قرار داد زیرا او انتظار نداشت که او بتواند چنین کاری را انجام دهد. این همان لحظه ای است که مایکل اسکات به جان گفت که او را "برآورد" کند، نه اینکه او را دست کم بگیرد.
7 مایکل برنده فروشنده سال 2 سال متوالی
مایکل اسکات دو سال متوالی برنده فروشنده سال شد، به این معنی که او آشکارا می داند که در مورد فروش چه می کند. سال اول لوح گرفت و سال دوم گواهینامه گرفت! او مهارتهای فروش دارد که احتمالاً اکثر مردم حتی نمیتوانند آنها را بفهمند یا درک کنند.
6 مایکل نقش پدرانه ای را برای ارین (که در خانه های خانواده بزرگ شد) به عهده گرفت
مایکل توانست نقش پدری را برای ارین ایفا کند. او در تمام دوران کودکی خود در خانههای سرپرستی بزرگ شد و همیشه به دنبال آسایش یک شخصیت والدین بود. در قسمت پایانی برنامه شاهد بودیم که ارین در نهایت با والدین خود ملاقات کرد. تا آن زمان، مایکل قطعا این خلاء را برای او پر می کرد.
5 مایکل معتقد است مردم هرگز از تجارت خارج نمی شوند
یکی از مشهورترین نقل قول های مایکل این است که او به رایان گفت: «یک مدیر خوب مردم را اخراج نمی کند. او افراد را استخدام می کند و الهام می بخشد. و مردم هرگز از کار خارج نخواهند شد.» این چیزی است که او پس از اینکه رایان در جریان بازدید از پردیس مدرسه بازرگانی رایان به شدت احساساتش را جریحه دار کرد، به رایان گفت.
4 مایکل با موفقیت نظری را که درباره وصل شدن با ژانویه داد توضیح داد
وقتی مایکل به چند مدیر دیگر داندر میفلین گفت که با جان ارتباط برقرار کرده است، این کامنت به دیوید والاس برگشت و این پتانسیل را داشت که شهرت جان را خدشه دار کند. مایکل توانست به دیوید والاس توضیح دهد که شوخی نامناسبی داشته است و جان در واقع یک مدیر اجرایی عالی است.
3 مایکل زندگی با خودش را به جای شاد بودن در رابطه با رابطه دونا انتخاب کرد
مایکل مجبور شد رابطه خود را با دونا قطع کند، حتی اگر او واقعاً او را خوشحال کرد. او زنی بود که واقعاً به او علاقه داشت و او واقعاً از لحظات صمیمی خود با او لذت می برد. او میدانست که باید انتخاب درستی انجام دهد و همه چیز را با او قطع کند، حتی اگر بخشی از خوشبختی او را از بین ببرد.
2 مایکل در گفتگو درباره چین از اسکار پیشی گرفت
وقتی مایکل اسکات و اسکار نونز در دفتر شعبه اسکرانتون در مورد چین گفتگو کردند، مایکل اسکات در واقع واقعیتی را بیان کرد که از یک منبع معتبر دریافته بود. اسکار سعی کرد او را اصلاح کند، اما متوجه شد که مایکل اسکات واقعاً درست می گوید! یک مناسبت نادر.
1 دیوید والاس نشان داد که شعبه Scranton همیشه در فروش پیشرو است
دیوید والاس فاش کرد که شعبه اسکرانتون همیشه در فروش پیشتاز بود و حتی در یک مقطع، مایکل اسکات را به دفتر خود در نیویورک دعوت کرد تا از او بپرسد که چه کاری درست انجام می دهد! سپس از مایکل اسکات خواست تا در یک مدار سخنرانی به هر شعبه برود و با مدیران و کارمندان شعبه در مورد اینکه برای بهبود فروش خود چه کاری باید انجام دهند صحبت کند.