فصل پایانی بازی تاج و تخت ثابت کرده است که یکی از قطبی ترین فصل های تاریخ بوده است - فقط نگاهی به کاهش مداوم رتبه بندی IMDb بیندازید. تئوریهای طرفداران که در طول سالها پرورش داده میشوند، اغلب ثابت میکنند که بیثمر هستند، زیرا شخصیتها آنچه را که فکر میکردند انجام نمیدهند، قوس شخصیتی خود را به طور کامل تغییر میدهند، یا بدون هیچ اخطاری به طور غیر رسمی کشته میشوند.
اما حتی قبل از این فصل آخر، GoT سهم خود را از جنجال ها و نفرت از شخصیت ها داشته است. با هشت فصل و تعداد زیادی بازیگر، فقط تعداد زیادی کاراکتر وجود دارد که گوشت کافی برای کار کردن دارند، در حالی که بقیه شخصیتها بیش از یک بعدی هستند. در حالی که مبارزات برای تاج و تخت آهنین و مبارزه برای کل جهان به طور همزمان اتفاق میافتد، شخصیتهایی وجود دارند که کار زیادی انجام ندادند - و حتی کمتر.این 20 شخصیت نمایش موفق ثابت کردند که گاهی اوقات، برخی از شخصیت ها به سادگی بی فایده هستند!
20 Rickon Stark
دو کلمه (یکی در صورت خط تیره): زیگزاگ.
ریکون استارک، جوانترین خانواده، در واقع برای سه فصل کامل غایب بود و سریال به سختی به خاطر از دست دادن او آسیب دید. به یاد ماندنی ترین شخصیت ریکون در خانواده، زمانی بود که ثابت کرد کاملاً بی فایده است و در یک خط مستقیم به سمت مرگ دوید.
19 Daario Naharis
داریو ناهاریس ممکن است برای مدتی شیرینی چشم خوبی داشته باشد و پس از از دست دادن خال دروگو به دنریس شخص دیگری را بدهد تا با او گرم و سنگین شود، اما آن شخص به نوعی بدون هیچ ردی ناپدید شد. به جای رفتن به غرب با دنی، به او گفته شد که در مرین آرام بگیرد و این سوال را مطرح کند که آیا واقعاً به همان اندازه که ما را باور کرده بود ضروری است یا خیر.
18 Gilly
گیلی از فصل 2 حضور داشت، اما پس از بچه دار شدن و سوار شدن آن با سم در قایق، او واقعاً هیچ کاری برای انجام دادن در سریال نداشت. حتی تئوری طرفداران درباره حرکت پادشاه شب به سمت غرب در جستجوی نوزاد گیلی نیز بیثمر بود، بنابراین جالبترین جنبه شخصیت گیلی بیهوده بود.
17 Myrcella Baratheon
بیچاره میرسلا باراتیون. این کاراکتر (مانند داریو) که برای ازدواج در دورن فرستاده شد، زمانی که زمان بیشتری برای نمایش در اختیار داشت، بازسازی شد. علیرغم دیدار دوباره به یاد ماندنی با جیمی (که در آن او فاش کرد که میدانست او پدرش است)، طرح دورن مورد تنفر طرفداران قرار گرفت و ما هرگز آنقدر درباره میرسلا یاد نگرفتیم که در هنگام مرگ او احساس خوبی داشته باشیم.
16 Tommen Baratheon
کوچکترین بچه های باراتون، تامن، به نوعی آنجا بود. او مانند برادرش جافری شرور یا مانند سرسی حیله گر نبود، او فقط به عنوان یک پسر-شاه وجود داشت. تامن علاوه بر اینکه بی فایده به نظر می رسید، کار زیادی انجام نداد، و در حالی که مرگ او شوکه کننده بود، حداقل به سلطنت فوق العاده کسل کننده او به عنوان پادشاه پایان داد.
15 Quaithe
Quaithe را به خاطر دارید؟ در طول سفر دنی به قارث، پیشگوییها و پیشبینیهای زیادی به ما داده شد، که بسیاری از آنها هیچ بودند - از جمله این شخصیت نقابدار. بینندگان فکر میکردند که چیز هیجانانگیزی دریافت میکنند، اما در عوض، Quaithe فقط برای هشدار به دنی بود که اژدهاهای او را میخواهند و جورا مورمونت او را دوست دارد. خمیازه.
14 پودریک پین
آیا پودریک پین یک شخصیت دوست داشتنی است؟ کاملا. آیا هنوز تعجب می کنیم که او در فاحشه خانه چه کرد که آن زنان را تشویق کرد که پول نقد او را برگردانند؟ قطعا. همانطور که گفته شد، پاد که بیشتر بهعنوان شاگرد و شاگرد تیریون (و سپس برین) عمل میکرد، بهجای یک شخصیت خاص، فایدهای ندارد.
13 میس تایرل
چه کسی نمی تواند در مقایسه با اولنا تایرل، بانوی اسید زبان هایگاردن رنگ پریده نشود؟ پسرش، میس، کمی تسکین کمیک در نمایشی فوقالعاده تلخ ارائه کرد، اما او شخصیت چندانی نداشت یا اصلاً کار زیادی انجام نداد. او در طول زندگی خود بین پادشاهان تلنگر می زد و مرگ او تنها یکی از بسیاری از آنها بود.
12 Hizdahr Zo Loraq
اگر می خواهید از دنریس تارگرین کمک بخواهید، ضعف به شما تبدیل نمی شود و هیزدهر زو لوراک فقط همین بود: ضعیف.او از دنی التماس کرد که پدرش را دفن کند، او از اژدهایان او وحشت داشت، او خواست با دنی ازدواج کند، و پس از آن که توسط پسران هارپی در گودال های جنگی مورد حمله قرار گرفتند، نتوانست هیچ کاری انجام دهد.
11 کوان لنیستر
مثل میس تایرل، کیوان لنیستر زمانی که توسط اعضای خانواده بسیار جالب تر و پر جنب و جوش ترش احاطه شد، در پس زمینه محو شد. کوان از برادرش تایوین، ضعیفتر از خواهرزادهاش سرسی، شخصیتی فراموششدنی بود که در سپتامبر بِلور (همراه با شخصیتهای جالبتر) وقتی سرسی حمله آتشسوزی خود را آغاز کرد، از بین رفت.
10 The Sand Snakes
آیا کسی واقعاً مارهای شنی را دوست داشت؟ این سه خواهر آنقدر تکبعدی و کسلکننده بودند که هیچکس واقعاً به صحنههای دعوای آنها اهمیت نمیداد یا زمانی که در نهایت کشته شدند، اهمیت زیادی نمیداد.تفکیک آنها دشوار بود و صادقانه بگویم، ارزش تلاش را نداشت، زیرا آنها در هر کاری که سعی کردند انجام دهند شکست خوردند!
9 یورون گریجوی
به عنوان یک شرور حتی بدتر از جافری یا رمزی، یورون گریجوی ثابت کرد که بیشتر آزاردهنده است تا وحشتناک. (ظاهراً او در کتابها خیلی بهتر عمل میکند.) دزد دریایی متلاطم مردی بود که به لطف نوشتههای تنبل فصل بعدی به اوج خود رسید، اما همچنان موفق شد مانند خزش بیفایدهای که بود بمیرد.
8 کوه
کوه زمانی که او زنده بود، تا حد زیادی به لطف مبارزهاش با اوبرین مارتل، شخصیت بزرگی بود. کوه زمانی که او دوباره زنده شد بی فایده بود، یک کیسه عضلانی و زره بزرگ که بی سر و صدا در اطراف ایستاده بود و وقتی صداش می کردند، سفت راه می رفت. سگ تازی سزاوار این بود که فردی با شخصیت بیشتر برای بستن او بجنگد.
7 رابین آرین
قبل از درخشش در اپیزود پایانی GoT، رابین آرین یک بدجنس کوچولو بود که مفیدترین لحظه اش زمانی بود که سانسا به او سیلی زد. علیرغم راهنمایی لیتل فینگر (که جالب بود)، ما رابین را زیاد ندیدیم، و در حالی که او ارتش واله را به نبرد حرامزاده ها فرستاد، می دانیم که این تصمیم لیتل فینگر بیشتر از تصمیم او بود.
6 The Waif
مثل دورن، دوران آریا در براووس خیلی طولانی و با اقدامات کم ادامه یافت - و Waif تا حد زیادی در این مورد مقصر است. در حالی که Jaqen H’ghar معلم آریا بود، وایف نقش آزاردهندهتر قلدر را بر عهده گرفت. حذف او از طرح داستان، با جاقن حغار به جای او، چیزها را یک ذره تغییر نمی داد.
5 لوراس تایرل
با عرض پوزش برای طرفداران لورا، اما شوالیه بلوند زیبا در نهایت یک شخصیت بی فایده بود. در حالی که او می توانست به عنوان یک چهره غم انگیز پس از مرگ رنلی محبوبش جالب باشد، در عوض بدون انجام کار زیادی خسته کننده شد، به خصوص پس از زندانی شدن توسط گنجشک بلند. هیچ شخصیتی برای لوراس عملاً وجود ندارد.
4 دوران مارتل
یکی دیگر از شخصیت های دورن، دوران مارتل، برادر اوبرین بود، و او فقط برای یک اپیزود منحصر به فرد حاضر بود! دوران آرامش در مخالفت با طوفان که اوبرین بود، هیچ کار خاصی انجام نداد - و این بی اثری و انفعال او بود که باعث شد الاریا او را به قتل برساند، به عنوان نوعی انتقام عجیب از معشوق درگذشته اش.
3 میرا رید
همه ما احتمالاً می توانیم موافق باشیم که اپیزودهایی که بر سفر بران به شمال متمرکز شده بودند از کسل کننده ترین قسمت های موجود بودند و میرا رید کمکی به این کار نکرد. به همراه برادرش جوجن، خواهر و برادرها به عنوان قاطرهای دسته جمعی بهتر عمل می کردند، وسایل حمل می کردند و بعد از مرگ هودور، بران را حمل می کردند. بعد از تحویل بران به جون، میرا به سادگی می رود و ما هرگز متوجه غیبت او نشدیم.
2 هری استریکلند
با تمام صحبت های شرکت گلدن، مزدوران معروف مبارز، انتظار بیشتری از هری استریکلند داشتیم. هری به جای دعوا، به سادگی از دست اژدهایان دنی فرار کرد، در حال سوختن کینگز لندینگ بود و سپس از پشت به چوبهکشی شد. با در نظر گرفتن میزان سرمایه گذاری طرفداران روی امکان نبرد شدید بین هر دو طرف، ظاهر هری یک ناامیدی بی فایده بود.
1 بران استارک
بیفایدهترین – و ناامیدکنندهترین – از همه شخصیتها، بران استارک است. پس از تبدیل شدن به کلاغ سه چشمی، بران وحشت زده به سادگی مردم را تماشا می کرد و دور و بر می نشست. تئوریهای طرفداران فرصتهای زیادی را برای او فراهم کردند تا جالب باشد - او پادشاه شب است! او همه براندون استارکس هستند! - و با این حال، مجریان برنامه در عوض از او خواستند که در اکثر مواقع کاری انجام ندهد و به هر حال تاج پادشاهی را بر سر بگذارد. آه.