فصل 3 How I Met Your Mother کمدی را به سطح بعدی آورد. این برنامه به طور فزاینده ای محبوب می شد و ستاره های مهمان مشهور زیادی مانند انریکه ایگلسیاس، بریتنی اسپیرز و جیمز ون در بیک در آن حضور داشتند.
در فصل 3، تد تازه مجرد، استلا را ملاقات کرد، یک پزشک پاک کننده خالکوبی که او آنقدر مشتاقانه دنبال می کرد که او موافقت کرد تا پایان فصل با او ازدواج کند. این فصل یک رمان عاشقانه دیگر را معرفی کرد: بارنی عاشق رابین شد.
10 "No Tomorrow" (8.2)
روز سنت پاتریک است! بارنی تد را متقاعد کرد که در یک شب به او ملحق شود، در حالی که لیلی و مارشال در آنجا ماندند و بازی های رومیزی انجام دادند. رابین و مارشال متوجه شدند که کف محل جدیدشان کج است، اما نمیدانستند چگونه این خبر وحشتناک را به لیلی بدهند.
این اپیزود یک مثال عالی است که نشان می دهد تد آنقدر که خودش می داند مرد بزرگی نیست. او یک زن متاهل را بوسید، مرتکب کلاهبرداری از کارت اعتباری شد و با چشم سیاه از خواب بیدار شد.
9 "Sandcastles In The Sand" (8.2)
عاشقانه نوجوانی رابین با سایمون (با بازی ستاره مهمان مشهور جیمز ون در بیک) "بهترین هفته و نیم زندگی او" و داستانی بود که در یکی از بهترین قسمت های فصل 3 نمایش داده شد. رابین حتی با وجود اینکه چیزی برایش نداشت، دوباره عاشق سایمون شد.
در پایان اپیزود، او دوباره قلب او را شکست. رابین ویدیوی "قلعه های شنی در شن" را به بارنی نشان داد و سپس، آن دو برای اولین بار با هم ارتباط برقرار کردند. چیزهای هیجان انگیز!
8 "صبر کن" (8.3)
فصل 3 با عبارت افسانه ای-منتظر آن-داری شروع شد. رابین از آرژانتین برگشت، سفری که پس از جدایی از تد در پایان فصل دوم انجام داد. او همچنین گائل را بازگرداند، یک باندسفر کاریزماتیک که همه را جذب کرد و باعث شد تد به طور فزاینده ای احساس ناامیدی کند. در هر جدایی، یک برنده و یک بازنده وجود دارد و مشخص بود که این بار چه کسی برنده است.
تد یک شب دیوانه کننده را سپری کرد و در نهایت با یک "تمبر ولگرد" به پایان رسید. یک خالکوبی پروانه در قسمت پایین کمرش. او نمی دانست که به خاطر جدیدترین جوهرش، دنیایش چگونه در شرف تغییر است.
7 "قاعده پلاتینیوم" (8.5)
قانون پلاتین می گوید که نباید با کسی که به طور منظم می بینید بخوابید. به این دلیل مطرح شد که تد می خواست از پزشک پاک کردن خالکوبی خود بخواهد. استلا به یکی از مهم ترین دوست دخترهای تد تبدیل شد.
بارنی در ادامه توضیح داد که چنین روابطی هشت مرحله را طی می کنند، و نظریه خود را با مثالی از مارشال و لیلی، رابین و زندگی خودش پشتیبان می دهد.
6 "معجزه" (8.7)
آیا معجزه وجود دارد یا نه؟ مارشال معتقد است که این کار را می کنند، اما رابین اینطور نیست. اما چرا در وهله اول درباره وجود معجزه بحث کردند؟ خوب، تد به دلیل تصادف ماشین در بیمارستان بستری شد. این تجربه باعث شد در رابطه با استلا تجدید نظر کند و این دو تا پایان قسمت نامزد کنند.
در این قسمت فقط تد نبود که آسیب دید. بارنی با اتوبوس برخورد کرد. او نیز متوجه شد که چه چیزی در زندگی مهم است: عشق او به رابین.
5 "The Bracket" (8.7)
بعد از اینکه یک غریبه به لیلی توصیه کرد در یک بار از بارنی دور بماند، بارنی می خواست بفهمد مقصر کیست. برای انجام این کار، او مجبور شد سفری به خط حافظه داشته باشد و تمام زنانی را که با آنها خوابیده است فهرست کند.
او متوجه نشد که چه کسی پشت خرابکاری در این قسمت بوده است، اما نشانه هایی از رستگاری را نشان داد.
4 "ده جلسه" (8.8)
"ده جلسه" رفتار ماسبی را در کتاب درسی به نمایش گذاشت: او می خواست بر استلا پیروز شود و در تعقیب خود بی وقفه بود. رابین پیشنهاد کرد که به جای آن باید روی ابی پذیرنده استلا (با بازی بریتنی اسپیرز) تمرکز کند. تد به دنبال آن رفت، با این امید که این طرح دستکاری شده باعث جلب توجه استلا شود.
از آنجایی که او جواب نه را قبول نمی کرد، تد استلا را به یک قرار دو دقیقه ای برد. بارنی از ناراحتی ابی استفاده کرد و با او ارتباط برقرار کرد.
3 "Slapsgiving" (9.0)
بعد از موفقیت عظیم "Slap Bet"، فصل 3 به ما "Slapsgiving" داد: مارشال حتی صفحه ای را در اینترنت راه اندازی کرد که برای سیلی بعدی لحظه شماری می کرد و بارنی احساس ناراحتی کرد.
در همین حال، تد و رابین در تلاش بودند تا با یکدیگر دوستانه رفتار کنند. از زمانی که آنها از هم جدا شدند، آنها واقعاً هیچ چیز مشترکی نداشتند، که همه چیز را برای هر دوی آنها بسیار ناخوشایند کرد. خوشبختانه، آنها متوجه شدند که هنوز یک جوک درونی دارند: سلام کردن هر بار که شخصی قبل از کلمه دیگری از عبارت درجه نظامی استفاده می کند.
2 "چگونه همه را ملاقات کردم" (9.0)
"چگونه همه را ملاقات کردم" چنین رتبه بالایی کسب کرد زیرا یکی از محبوب ترین مفاهیم بارنی را معرفی کرد: مقیاس داغ/دیوانه. تد با دختری قرار میگرفت که نامش در آینده از او دور میشد، بنابراین او را با نام بلاه بلاه خطاب کرد.
همانطور که از عنوان پیداست، این قسمت نحوه آشنایی بقیه اعضای گروه با یکدیگر را بررسی می کند. مارشال، لیلی و تد در سال 1996 در کالج با هم آشنا شدند و بارنی در سال 2001 پس از ملاقات با تد در محل ادرار در مک لارن به گروه آنها پیوست.
1 "هشدار اسپویلر" (9.1)
در یکی از بهترین اپیزودهای How I Met Your Mother، تد فکر می کرد که بالاخره همتای خود را در کتی پیدا کرده است، اما بقیه اعضای گروه چندان تحت تأثیر قرار نگرفتند. آنها نمی خواستند به تد "هشدارهای اسپویل" در مورد او بدهند، که باعث شد گروه در مورد نقص های یکدیگر بحث کنند.