سیدنی سوینی در دبیرستان مدرس بود. او همیشه مدرسه را دوست داشته است. در حالی که او ممکن است امیدوار کننده ترین ستاره ای باشد که از Euphoria بیرون آمده است، اما معلوم می شود که او تعدادی استعداد پنهان، اشتیاق پنهان و علایق دارد که طرفداران حتی از آنها اطلاعی نداشتند. یکی از آنها شامل عشق او به دانشگاه و این واقعیت است که او در واقع تلاش کرد مدرک کسب و کار خود را در حالی که در راه تبدیل شدن به یک بازیگر در لیست A بود، بگیرد.
در یک مصاحبه اولیه برای Euphoria، سیدنی با نشریات مختلف به اشتراک گذاشت که در راه گرفتن مدرک تجاری خود است. البته او با این سوال مواجه شد که چرا؟معلوم شد، او می خواست خودش بتواند قراردادها را بخواند و بتواند در مورد آنها با کارشناسان صحبت کند. علاوه بر این، سیدنی می خواست بیشتر بداند که چگونه شرکت تولید خود، Fifty-Fifty Films را که بیش از یک سال پیش راه اندازی کرده بود، اداره کند. در حالی که سیدنی بیش از دو سال در حرفه بازیگری رو به رشد خود و کسب مدرک کسب و کار خود را فریب داد، رویاهای او به هم ریخت. و همه اینها به خاطر یک استاد آشفته و حتی همکلاسی های عصبانی تر است. این چیزی است که اتفاق افتاد…
استاد مدرسه بازرگانی سیدنی سوینی اجازه نمی دهد او در امتحان نهایی خود شرکت کند
یکی از بسیاری از چیزهایی که طرفداران در مورد سیدنی سوینی نمی دانند این است که وقتی به پدر و مادرش گفت که می خواهد بازیگر شود، برنامه ای پنج ساله ارائه کرد. او نه از خانوادهای ثروتمند میآمد و نه آنها هیچ مفهوم واقعی از نحوه کار این صنعت نداشتند. اما آنها تجارت می دانستند، و او می دانست که چگونه اشتیاق خود را به آنها بفروشد تا به آنها ثابت کند که قرار نیست بی هدف رویای خود را دنبال کند.همین شخصیت مسئول به وضوح او را به موفقیت در حرفه خود و نه فقط به عنوان Cassie Howard در Euphoria هدایت کرده است. سیدنی همچنین در فیلمهای The Handmaid's Tale، Everything Sucks، Sharp Objects، Voyeurs آمازون و The White Lotus اثر خود را نشان داده است. اما همین انرژی او را وادار به تسلط بر حرفه آکادمیک خود حتی در زمانی که حرفه واقعی او در حال اوج گرفتن بود، کرده است.
متاسفانه برای سیدنی، همانطور که او در مصاحبه اخیر در The Drew Barrymore Show توضیح داد، رویاهای او یک لحظه از بین رفت.
"کارهای زیادی وجود دارد که انجام می دهید، اما چیز دیگری وجود دارد که در بشقاب فوق العاده شلوغ خود می گذارید. آیا به مردم درباره چیست؟" درو از سیدنی پرسید.
"من سعی می کردم همزمان بین دانشگاه و بازیگری تعادل برقرار کنم. و در تلاش بودم تا مدرک کسب و کار بگیرم. و داشتم از Handmaid's Tale فیلم می گرفتم و سعی می کردم همه این کلاس ها را همزمان بگذرانم. سیدنی به درو توضیح داد. فینال من از راه رسید و در تورنتو بودم [فیلمبرداری نمایش].همه در Hulu [که سریال را تولید کردند] بسیار مهربان بودند و به من اجازه دادند برای فینالام [به مدرسه] برگردم. و برگشتم و وارد کلاس حقوق سرگرمیام میشوم و استادم میگوید: "تو اینجا چه کار میکنی؟" [من می گویم]، "خب، منظورت چیست؟ من اینجا هستم تا فینال خود را بردارم.' و او می گوید: "نه تو نیستی". و من می گویم، "در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟""
چرا سیدنی سوینی در یکی از کلاسهای مدرسه بازرگانی شکست خورد
بدیهی است که این برای سیدنی که زمان و تلاش زیادی را صرف تلاش برای مطالعه تا حد امکان در حین داشتن یک شغل تمام وقت کرده بود، شوکه کننده بود. او حتی کار را متوقف کرد تا به کلاس برگردد و حضوری در فینال شرکت کند. در حالی که استاد در نهایت کسی بود که در مورد اینکه آیا می تواند یا نمی تواند آنها را قبول کند تماس گرفت، به نظر می رسد که او تنها مقصر نبود.
اگرچه نمرات سیدنی استثنایی بود، و او سست نمی شد، همکلاسی هایش از اینکه مجبور بودند سر کلاس حاضر شوند راضی نبودند.از طرف دیگر او به عنوان یک بازیگر دائماً معافیت می گرفت. بنابراین، در حالی که ما داستان کامل را در اختیار نداریم، طبق گفته سیدنی، این همکلاسی ها در این مورد به استادی شکایت کردند که در نهایت با او تماس گرفت.
"ظاهراً همه بچه ها [همکلاسی های او] آنقدر ناراحت بودند که من توانستم روزهای زیادی از مدرسه را از دست بدهم و هنوز هم موفق می شوم. با وجود اینکه من هر ترم به مدت دو سال لیست دین را می نوشتم. و او این کار را نکرد. بگذار فینال را ببرم و هرگز اعتباری کسب نکردم."
پس از ناله های تماشاگران در نمایش درو بریمور، سیدنی به سادگی گفت: "می دانم… من واقعاً با آن یکی مبارزه کردم…"
"درو گفت: "بلعش قرص سختی است."
سیدنی به درو گفت: "سخت بود. بچه ها نمی فهمیدند. اساتید نمی فهمند. سخت است." "یعنی میفهمم. اما در عین حال مثل اینکه خیلی سخت کار میکردم."
"خب، من فکر می کنم این اشتباه اصلاح خواهد شد و من بی صبرانه منتظر شنیدن پایان این داستان هستم."
"من هم. شاید به دانشکده حقوق بروم."