Wendi McLendon-Covey یک بازیگر و کمدین سرشناس است و به ویژه در نقش های کمدین و/یا بداهه کار می کند. وندی با بازی در نقش شخصیت بورلی گلدبرگ در سریال کمدی ایبیسی، گلدبرگها از سال 2013، قابلتوجه است. نقش اصلی او در فیلم کمدی ساقدوش عروس در سال 2011 بود (که دهمین سالگرد خود را در سال 2021 با صحبتهایی درباره اتحاد دوباره بازیگران جشن گرفت) و از آن زمان تاکنون او در چندین فیلم کمدی دیگر مانند What to Expect When You're Expecting در 2012 و Blended در 2014 بازی کرده است.
چیزی که طرفداران تا به حال نمی دانستند این بود که در حالی که می بینیم وندی مک لندون-کاوی یک شخصیت خوش شانس را روی صفحه نمایش می دهد، خارج از صفحه نمایش او به افسردگی مبتلا شده است.با این حال، وندی، هرگز اجازه نمیدهد به او برسد و او را از کاری که دوست دارد باز دارد، اما همچنین نمیتواند افسردگی خود را نادیده بگیرد.
افسردگی در خانواده Wendi McLendon-Covey وجود دارد
وندی در مهدکودک می دانست که علائم افسردگی را با مقایسه رفتارها و احساسات خود با خانواده اش نشان می دهد. زمانی که وندی در سن بیست سالگی بود، علائم اضطراب را تجربه کرد و در آن زمان بود که مادرش تصمیم گرفت وندی را برای درمان ببرد. متأسفانه، در دوره زمانی دهه 1970 و 1980، از سلامت روانی مانند افسردگی و اضطراب مانند آن دوره زمانی صحبت نمی شد. این بدان معناست که افسردگی و اضطراب وندی مکلندون-کاوی، در حالی که ممکن است درمان به او کمک کند، بهدرستی از آن بهاندازهای که در زمان کنونی است، مراقبت نشده است. امروزه، داروها و بسیاری از درمانهای دیگر برای کمک به افرادی که از افسردگی، اضطراب و هر بیماری روانی دیگری رنج میبرند، وجود دارد، اما زمانی که وندی جوانتر بود، هیچیک از آنها به او دسترسی نداشت.این به این دلیل است که مردم ارتباط بین شیمی مغز و تأثیر آن بر افسردگی و اضطراب را درک نمیکنند و بسیاری از بزرگسالان آن را به عنوان یک مشکل واقعی نمیدانند.
Wendi McLendon-Covey از نزدیک اهمیت افراد مبتلا به افسردگی را برای جستجوی درمان به هر شکلی که برای آنها مفید است، آموخته است. به این ترتیب آنها فقط یاد نمی گیرند که با افسردگی خود زندگی کنند و آن را بپذیرند و هیچ کاری برای مقابله با آن انجام نمی دهند زیرا شرایط در برخی موارد می تواند کشنده باشد. چیزی که وندی از طریق مشاهده دست اول بدبخت در خانواده خود آموخت.
وندی مکلندون-کاوی در حال بزرگ شدن با افسردگی
خانواده وندی مکلندون-کاوی وقتی بزرگ شد بسیار مذهبی بودند، او اغلب سعی میکرد برای از بین رفتن احساساتش دعا کند. او هرگز لزوماً سعی نمی کرد کسی را به خاطر تلاش برای کمک بیشتر به او، مانند شفا، مقصر جلوه دهد، اما در مصاحبه ای اعتراف کرد که هرگز به او کمک نکرد. در نهایت، زمانی بود که اضطراب و افسردگی وندی در حالت آرام بود و همه چیز حل شده بود، تا زمانی که او در کالج ثبت نام کرد.
وقتی وندی مکلندون-کاوی به کالج رفت، افسردگی او نیز به دنبالش آمد و وقتی از ناکجاآباد برگشت، به سختی برگشت. یکی از چیزهایی که خیلی ها متوجه نمی شوند این است که حتی با وجود اینکه ممکن است احساس بهتری داشته باشید، بیماری روانی شما به طور کامل از بین نمی رود و می تواند هر چند وقت یکبار عود کند. وندی لحظه بازگشت افسردگی اش را به یاد می آورد و می گوید: «اولین باری که ناتوان کننده شد، 23 ساله بودم و نمی توانستم از روی مبل بلند شوم. نمی توانستم جلوی خواب را بگیرم. احساس درماندگی می کردم. من فقط نتوانستم کار کنم.» با این حال، زمانی که وندی رسماً به افسردگی مبتلا شد، به یاد میآورد که در ابتدا «این تشخیص را دوست نداشت، اما منطقی است، و حداقل ما داریم به جایی میرسیم». او همچنین با وجود این واقعیت که علائم کلی افسردگی او را کاهش نداد، به گفتار درمانی رفت. در عوض، Wendi McLendon-Covey تصمیم گرفت داروهای ضدافسردگی را امتحان کند، و در حالی که اولین داروهایی که امتحان کرد مؤثر نبودند، او به موقع انجام داد و داروهای مناسب را برای خود پیدا کرد.
چگونه Wendi McLendon-Covey از افسردگی برای کمدی استفاده می کند
کمدینها معمولاً از تجربیات خود در نمایشهای کمدی خود استفاده میکنند، وندی مکلندون-کاوی نیز تفاوتی ندارد. در واقع، او از تجربیات خود در مبارزه با افسردگی هنگام اجرای کمدی استفاده می کند. همانطور که وندی میگوید، «همه کمدیها از بدبختی ناشی میشوند، تلاش برای اصلاح چیزی که اشتباه است و در آن شکست میخورد. کمدی از همین جا می آید و به همین دلیل است که کمدی بسیار سخت است. شما واقعاً نمی توانید خنده دار باشید تا زمانی که واقعاً با طرف تاریک تماس بگیرید.» پدر و مادرش در حالی که اکنون به دستاوردهای وندی افتخار می کنند، اعتراف می کنند که از ورود او به کمدی و بازیگری می ترسیدند.
وندی مکلندون-کاوی از زمانی که با تماشای ستارگانی مانند کارول برنت، فیلیس دیلر، مری تایلر مور و فلیپ ویلسون بزرگ شد، همیشه به کمدی ابراز علاقه کرده است. او زمانی را صرف مطالعه کرد که آنها در اعمال خود انجام می دهند و راه هایی را برای برداشتن آنچه برای آنها مفید بود پیدا کرد و آن را در کارهای خود گنجاند. پدر و مادر وندی علیرغم اینکه میخواستند دخترشان موفق شود و رویاهای او را دنبال کند، نمیخواستند او وارد بازیگری شود، زیرا فکر میکردند این روی سلامت روان او تأثیر میگذارد.نورافکن ممکن است برای برخی عالی باشد اما برای برخی دیگر وحشتناک، آخرین چیزی که والدین وندی برای افراد متنفر و منتقد بودند که به دخترشان برسند، اعتماد به نفس او را پایین بیاورند و احساس افسردگی او را کاهش دهند.
وندی مکلندون-کاوی مدافع کسانی شد که از افسردگی رنج میبرند
Wendi McLendon-Covey بستری برای خود ایجاد کرده است تا شروع به صحبت در مورد اینکه زندگی اش در رنج افسردگی چگونه بوده است. وندی همچنین میخواهد اطمینان حاصل کند که مردم درک میکنند که حتی اگر زمانی از نظر عاطفی در وضعیت وحشتناکی قرار داشت، یاد گرفته است که با آن کنار بیاید و هنوز هم زندگی عالی برای خود و خانوادهاش ساخته است. وندی واقعاً معتقد است که همه ما «روی زمین قرار نگرفتهایم که بدبخت باشیم. به این دلیل نیست که ما اینجا هستیم. میدونم چه حسی داره میدونم چقدر وحشتناکه من نمی خواهم کسی چنین احساسی داشته باشد. هیچ چیز بدتر از این نیست که احساس کنید در آن مکان ناامید هستید - اما همه اینها به دلیل شیمی مغز شما است. کمک بگیر. دنیا را از هر چیزی که به آن می آورید محروم نکنید."
افراد مشهوری مانند Wendi McLendon-Covey نوعی یادآوری هستند که باید بدانیم تنها نیستیم، و حتی آنها نیز می توانند بیماری های روانی داشته باشند. هر روز طرفدارانی وجود دارند که با سازمانهایی مانند BellLetsTalkDay کار میکنند تا به این انگ درباره بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب پایان دهند. همچنین یادآوری این نکته است که اگر ما یا کسی در زندگیمان با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، برای او دوست باشیم و از او حمایت و تشویق کنیم تا کمکهای لازم را دریافت کند.