غیرمنتظره‌ترین زوج‌ها و پیوندها از فصل 3 «خیلی داغ برای رسیدگی»

فهرست مطالب:

غیرمنتظره‌ترین زوج‌ها و پیوندها از فصل 3 «خیلی داغ برای رسیدگی»
غیرمنتظره‌ترین زوج‌ها و پیوندها از فصل 3 «خیلی داغ برای رسیدگی»
Anonim

واقعیت شوی محبوب نتفلیکس Too Hot To Handle مجردهایی را از سراسر جهان می گیرد که "جنس بی معنی را به جای روابط واقعی" در سفری برای سرکوب تمایلات جنسی خود انتخاب کرده اند. هدف این است که اجازه ندهید جاذبه فیزیکی بر یک ارتباط عاطفی غلبه کند. شرکت کنندگان به سرعت متوجه می شوند که اعمال آنها، مانند بوسیدن یا بیشتر، عواقب جدی و قیمت بالایی دارد.

همه آنها بر این باورند که در یک نمایش جدید به نام "جزیره لذت" می آیند تا بفهمند که راه اندازی شده اند. بسیاری از بازیگران سبک‌های آشنایی و دلایلی برای عدم داشتن روابط واقعی گذشته دارند.برخی به عنوان بازیکن ظاهر می شوند، غیر متعهد، استانداردهای بیش از حد بالا دارند، یا نمی خواهند باز و صادق باشند. همه آنها در طول فصل درس های مهمی درباره خود می آموزند، و در حالی که برخی از زوج ها به خوبی با هم کار می کنند، بسیاری از آنها غیرمنتظره بودند.

هشدار اسپویل: بقیه این مقاله حاوی اسپویلرهایی از فصل 3 Too Hot To Handle است

8 ایزی و حقیقت

ایزی تقریباً بلافاصله جذب حقیقت شد. او به جورجیا گفت وقتی که او را بلند کرد و در شب اول بوسید، از اعتماد به نفس او ناراحت شد. با این حال، او خودش زن مطمئنی است، بنابراین به دلیل حال و هوای کلاسیک بازیکن او، پیوند آنها کمی غیرمنتظره بود. او یک بار بعد از اینکه در اولین کارگاه با جاز خیلی راحت شد، با او روبرو شد و او گفت: «من یک جنایتکار ساده لوح هستم. من می دانم چگونه با آن راحت باشم.» او به صورت او دروغ می گوید و به جاز گفته که می خواهد با ایزی باشد و او را می بوسد. او بعداً متوجه می‌شود که حقیقت حقیقت را نمی‌گفت.

7 جاز و حقیقت

جاز و تروث در کارگاه نزدیک می شوند، جایی که او شروع به بازی در زمین می کند و به او می گوید: "من اینطور احساس نمی کنم ایزی." روز بعد، لانا او را به خاطر بوسیدن ایزی فاش می‌کند، و جاز او را صدا می‌زند و می‌گوید: "من در این مورد کمی گیج هستم، ما چیزمان را در کارگاه داشتیم، بنابراین من از این موضوع کمی عصبانی هستم." وقتی ایزی و جاز از دروغ های او مطلع می شوند، حقیقت در وسط گیر کرده است. شب قبل، او گفت: "به جاز گفتم، ایزی شماره یک من است." جاز دختری شیرین و خوش شانس است و علاقه ای به بازی هایش ندارد و می گوید: «او به هر دوی ما دروغ می گوید، چیزهای شیرینی به من می گوید و به او می گوید که واقعاً به این کار علاقه ای ندارد. بنابراین، در این مرحله، من تا حدودی شبیه او هستم.»

6 جورجیا و استوان

گرجستان در ابتدا سه نفر بر سر او دعوا کردند، اما استوان اولین کسی بود که به او شلیک کرد. او گفت: "او دارای امتیازی است که من معمولاً دنبالش هستم، مانند پسر بد." او او را می‌خواست، زیرا او مانند یک قانون شکن به نظر می‌رسید. درست می گفت که شب دوم او را بوسید.ارتباط آنها به سرعت از بین رفت زیرا جورجیا دلباز و خودخوانده "شبح سریالی" است، در حالی که به نظر می رسد استوان جنبه عاشقانه واقعی دارد. هنگامی که علاقه عشقی او بیش از حد علاقه مند است، او به سرعت خسته می شود و می ترسد. او با ابراز علاقه او به او مخالفت می کند و می گوید: "من دوست ندارم مردم با من اینطور باشند."

5 جورجیا و گری

بعد از پایان جنگ جورجیا با استوان، او به سراغ یکی از پسران جدید، جری می رود و می گوید: "دعاهای من مستجاب شد." او احساسات مشابهی دارد و می‌گوید: "او تقریباً پاهای من را زیر من جارو کرد." آنها با پیشروی فصل، زوج عجیبی هستند، زیرا سبک غیر متعهد او با محبت حساس او مطابقت ندارد. او اعتراف می‌کند که موقعیتش با گری باعث می‌شود او احساس ناراحتی کند، و وقتی می‌خواهد قدم بعدی را با او بردارد، می‌گوید: "من این را به عنوان یک دوستی واقعاً خوب می‌بینم."

4 ناتان و اولگا

تعجب آور بود که ناتان و هالی در همان روز اول چقدر محکم شدند، اما سرش به سرعت برای دختر دیگری چرخید.وقتی اولگا در قسمت سوم به گروه بازیگران می‌پیوندد و از او می‌پرسد که قرار ملاقات بگذارند، او می‌گوید: «من و هالی چیز خوبی داشتیم، اما فقط چند روز است که او را می‌شناسم. به‌طور فزاینده‌ای سخت می‌شود که شاگردانم را کنار هم نگه دارم.» این ارتباط غیرمنتظره بود، زیرا موهای بلوند، چشمان آبی و پوست روشن او کاملاً برعکس موهای تیره و رنگ برنزه هالی بود. او به اولگا می‌گوید: «من چند روز را با هالی گذرانده‌ام، اما این بدان معنا نیست که نمی‌توانم بدانم شما در مورد چه چیزی هستید. من در حال حاضر یک مرد آزاد هستم.»

3 ایزی و جکسون

ایزی به یکی از پسرهای جدید در قسمت شش چشم دوخته است و می گوید: "جکسون خیلی خوش اندام است و من واقعاً دوستش دارم." رقابت غیرمنتظره ای بین ایزی و اولگا برای جلب توجه جکسون وجود دارد، اما محبت های جکسون به سمت ایزی می رود. او می گوید: "او فوق العاده سکسی است و من واقعاً جذب او هستم." جدا از جذابیت فیزیکی، به نظر می‌رسید که آنها در سطح عاطفی با هم ارتباط برقرار نمی‌کردند و شخصیت‌ها و سطوح انرژی متفاوتی داشتند.

2 ایزی و جورجیا

ایزی و جورجیا هرگز یک زوج نبودند، اما به سرعت به هم متصل شدند. آنها هر دو قانون شکن، معاشقه، و با تمایلات جنسی خود باز هستند. آنها اولین قانون را شکستند و 3000 دلار برای گروه هزینه کردند. هرگز به جایی نرسید، اما بیشتر اعضای گروه از بی احتیاطی آنها شگفت زده شدند. پاتریک جورجیا را به خاطر دروغ گفتن یک جنایتکار خواند و استوان گفت: "من نمی توانم آنقدر دیوانه باشم، خیلی داغ است." این یک ارتباط غیرمنتظره، هزینه غیر ضروری و فاقد احساس واقعی بود.

1 Beaux And Harry

در ابتدا، هری به طرز وحشیانه ای با بوکس صادق است و می گوید: "من با تو بهتر از جورجیا کنار آمدم، اما بیشتر جذب گرجستان شدم." در طول فصل، دوستی آنها به طور غیرمنتظره ای به یک رابطه عاشقانه شکوفا می شود. آنها در کارگاه بدن نقاشی با هم پیوند می خورند زیرا هر دو شخصیت بسیار بازیگوشی دارند. هری با رنگ آبی به پایین بدنش می‌زند و نشان می‌دهد که می‌توانند با هم خیلی خوش بگذرانند و بخندند. هری می‌گوید: «من واقعاً جذب بوکس نشدم، اما متوجه شدم که او خنده‌ای واقعاً زیبا دارد.طوری که زبانش را بیرون می آورد.» بعداً در فصل، آنها به روی یکدیگر باز می شوند و در پایان، ارتباط واقعی خود را رسمی می کنند و گلدان جایزه را به عنوان یک زوج به خانه می برند.

توصیه شده: