زندگی که هیو هفنر انجام داد همیشه از بیرون جذاب بوده است و بسیاری از دوست دختران او در طول سال ها اطلاعات داخلی ارائه کرده اند. با این حال، برجسته ترین و مشهورترین دوست دختر، هالی مدیسون بود. او اطلاعات انفجاری در مورد اینکه واقعاً زندگیاش پشت درهای بسته عمارت بدنام پلیبوی چگونه بوده است، ارائه کرده است، و داستان او به بسیاری از سؤالات مهمی که طرفداران را برای مدت طولانی در تعجب نگه داشته پاسخ میدهد.
مدیسون در مورد تجربیات دست اول خود در عمارت، با سایر دوست دختران، و البته، در مواقعی که فقط او و هیو با یکدیگر تنها بودند، صادقانه صحبت کرده است.هالی مدیسون در حال باز کردن و به اشتراک گذاشتن حقیقت در مورد رابطه ده ساله خود با هیو هفنر است و اطلاعات جالب زیادی برای به اشتراک گذاشتن دارد…
10 هالی مدیسون وقتی به عمارت رفت هیچ ایده ای نداشت در چه کاری است
هالی اعتراف می کند که وقتی برای اولین بار حضور در عمارت Playboy را آغاز کرد، هیچ ایده ای نداشت. در آن زمان، او یک دانشجوی 20 ساله و یک هنرپیشه مشتاق بود و واقعاً در هیچ بخشی از زندگی خود عالی نبود. او از وضعیت زندگی خود راضی نبود، و پس از دعوت برای نقل مکان، با توجه به وضعیت او در آن زمان، تصور کرد که این حرکت سودمندی خواهد بود. هیچ کس به او اشاره نکرد که صمیمی بودن با هیو هفنر پیش نیاز زندگی در عمارت است، اما این واقعیت ناگهان خود را نشان داد و قبل از اینکه متوجه شود، هالی مدیسون به شدت در سبک زندگی Playboy غرق شده بود.
9 هالی مدیسون در جریان برخوردش با هیو هفنر مست شد
هوادارانی که به این فکر کرده اند که آیا متانت در عمارت پلی بوی مشکلی است یا نه، دیگر نیازی به نگرانی ندارند. هالی مدیسون اعتراف میکند که برای دوستدخترها معمول بود که در طول مدتی که در خانه بودند به شدت مست میشدند و تحت تأثیر قرار میگرفتند، و در واقع، این دقیقاً برای او بود.
او می گوید وقتی با هیو هفنر صمیمی بود "همیشه هدر می رفت" و این شامل اولین باری است که با او درگیر فعالیت های صمیمی شد. او تصویری را ترسیم میکند که نشان میدهد هوشیاری یک اتفاق نادر در داخل عمارت بوده است.
8 او به صمیمی بودن با هیو هفنر یک به یک ادامه داد
هالی مدیسون همچنین نحوه تشدید رابطه او با هیو هفنر را فراتر از نوع رابطه ای که او با سایر زنان داشت فاش کرده است. او روشی را که دوست دخترها در طول تعاملات صمیمی در اطراف هیو هفنر به صورت گروهی در کنار هیو هفنر قرار میگیرند، و اینکه چگونه او در نهایت به اتاق خواب او نقل مکان کرد و شروع به گذراندن وقت انفرادی با او کرد، توضیح داد.او اعتراف کرد که زمان صمیمی آنها با هم برای او لذت بخش نبود، اما او شروع به قدردانی از زمانی که آنها برای تماشای فیلم های قدیمی با هم سپری می کردند و اینکه چگونه یک پیوند عاطفی شکل گرفت.
7 هالی مدیسون احساس گناه و شرم می کرد و از ترک عمارت می ترسید
یکی از دلایل اصلی ماندن هالی مدیسون در عمارت این واقعیت است که او به خاطر اعمال خود احساس گناه می کرد و شرمنده بود. او احساس می کرد که وقتی با هیو صمیمی شد از مرز اخلاقی که قبلاً برای خود ترسیم کرده بود عبور کرده است و به طرز باورنکردنی از خودش منزجر شد. مدیسون گفت: «به دلیل شرمساری که در آن وجود داشت، خودم را به نوعی در این موقعیت حبس کرده بودم. او در ادامه اظهار داشت که شروع به این احساس کرده است که اگر برود همان دور انداختن است، اما اگر بماند، این احتمال وجود دارد که بتواند به نحوی از این وضعیت بسازد.
6 هالی مدیسون شروع به ایفای نقش "همسر" با هیو هفنر کرد
وقتی هالی برای اولین بار به اتاق خواب هیو نقل مکان کرد و دوست دختر اصلی او شد، احساس کرد که این نقش واقعاً چاپلوسی است. او احساس خاصی می کرد و احساس می کرد که در موقعیت سلسله مراتبی نسبت به سایر دوست دخترها قرار دارد. با این حال، او به زودی متوجه شد که رفتن به اتاق خواب هیو و دوست دختر اصلی او در واقع چه چیزی را شامل می شود. او اکنون مجبور شده بود یک بار در شب با او شریک شود و اساساً با او به دام افتاده بود در حالی که دختران دیگر باید بیرون بروند و از زندگی خارج از عمارت لذت ببرند. دوست دخترهای دیگر با او پر از خصومت شدند و خیلی زود مورد نفرت گروه قرار گرفت.
5 هالی شروع به وابستگی ناسالم به هیو کرد
بودن با هیو هفنر به سرعت پویایی رابطه آنها را تغییر داد. مدت زیادی نگذشته بود که هالی مدیسون احساس کرد که به طور فزاینده ای به او وابسته می شود. متأسفانه، احساسات او به طور سالم رشد نمی کرد. او میخواهد احساساتش را با گفتن این جمله توصیف کند: «این یک نوع سندرم استکهلم بود که احساس میکردم با او همذات پنداری میکنم، او خیلی از من تعریف میکرد، در ذهنم شروع کردم به سرزنش همه مشکلات دیگر به گردن دیگری. زنان."
4 هالی مدیسون به شدت افسرده شد
سبک زندگی هالی مدیسون سبک زندگی پایداری نبود. او همیشه مست بود و اعتراف کرد که آگاه است که "مغزش کندتر می شود." او احساس می کرد که هیچ جاه طلبی یا انگیزه ای ندارد و به شدت افسرده می شد. هالی نشان داد که درست قبل از پخش سریال Girls Next Door به او داروهای ضد افسردگی داده اند و او متوجه شد که از کنترل خارج شده است. او حتی صحبت هایش را باز کرد و فاش کرد که دست به خودکشی زده و از نظر عاطفی به شدت آشفته شده است. او میگوید: «فکر میکنم این بخشی از عصبی بودن، تا حدودی شک به خودم، تا حدودی بودن در این محیطی بود که همیشه مشروب مینوشیدم و ذهنم هرگز تحریک نمیشد.»
3 رابطه او با هیو باعث درام بزرگ با دوست دختر شد
هالی مدیسون رانده شد تا دوست دختر اصلی هیو شود زیرا هیچ یک از دختران دیگر نمی خواستند آن نقش را بازی کنند. وقتی راهی برای تمرکز بر جنبههای مثبت پیدا کرد، مانند احساس خاص بودن، لذت بردن از تعارف هیو، و لذت بردن از شبهای فیلم با هم، هیو او را مطیع و خوش رفتار میدانست.وقتی دوست دخترهای دیگر به گونهای رفتار میکردند که مطلوب نبود، او به رفتار هالی به عنوان «مطلوبتر» اشاره میکرد و این منجر به خصومت زیادی میشد. آنها دختران نسبت به یکدیگر کتک آلود بودند. هالی گفت: "من همیشه می ترسیدم توسط زنان دیگر خرابکاری کنم، از بیرون رانده شوم، او سرم داد بزند یا من را در مقابل دیگران شرمنده کند."
2 هالی مدیسون کسی است که آن را ترک کرد
هیو هفنر نتوانست با هالی بچه دار شود و به این فکر افتاد که هرگز ازدواج کند. او به چیزی فراتر از ترتیباتی که قبلاً داشتند علاقهای نداشت و هالی به طرز فزایندهای از سبک زندگیاش ناامید میشد. او واقعاً می خواست بچه دار شود و به دنبال یک سبک زندگی عادی تر بود. او از هیچ جنبه ای از زندگی خود در عمارت راضی نبود و تصمیم گرفت برای همیشه از همه چیز رهایی یابد. او کسی بود که تصمیم گرفت هیو را ترک کند، اگرچه او در این کار احساس گناه کرد.او قول داده بود تا آخر عمر در کنارش باشد، اما میدانست که این قولی است که نمیتواند به آن عمل کند.
1 زندگی هالی مدیسون پس از روزهای پلی بویش
هالی مدیسون را شاید بیشتر به عنوان دوست دختر اصلی هیو هفنر در عمارت پلی بوی می شناسیم، اما در واقعیت، آن سال ها چیزی جز بریده ای از زندگی او نبودند - زندگی ای که او پشت سر گذاشته است. او به کاوش در روابط خارج از عمارت ادامه داده است و رویای فرزندآوری خود را برآورده کرده است. با نگاهی به گذشته، او اکنون بسیار خوشحال است که در نهایت با هیو بچه دار نشد و اعلام کرد که بهترین بخش زندگی او سال هایی است که بیرون از عمارت زندگی کرده است.