از زمانی که جرج کلونی برای اولین بار با همسرش امل علم الدین به میدان رفت، طرفداران هیجان زده بودند. امل کلونی نه تنها زرق و برق دار، مهربان، و بهترین همتای فکری جورج است، بلکه او یک وکیل حقوق بشری قدرتمند نیز هست.
جورج نمی توانست شریک بهتری انتخاب کند، و طرفداران موافق هستند که او کاملاً خوش شانس است که آمل را دارد. با این حال، برخی از طرفداران نظریه جالبی در مورد نحوه آشنایی، ازدواج و رشد خانواده آن دو دارند.
هواداران می گویند امل علم الدین کلونی جورج را انتخاب کرد
در یک زیرنویس با تمرکز محدود، طرفداران امل کلونی توضیح دادند که وکیل فوق ستاره اساسا قهرمان آنهاست.اما این به این دلیل نیست که او توانسته شوهر مشهوری را دستگیر کند، یا اینکه کاملاً ثروتمند است و فرزندان دوقلو شایستگی دارد (حتی اگر شوهرش «نمیتواند با آنها تنها بماند».
درعوض، طرفداران آمل به شدت به او سر می زنند، زیرا ازدواج او "به نظر محکم و ثابت می رسد"، شوهرش "حمایت کننده و ثابت" به نظر می رسد (علیرغم سابقه آشنایی اش)، و او "به صورت حرفه ای انجام شده است."
طرفداران می گوینداو همچنین بسیار با کلاس است، و او کاملاً زیرمجموعه خاصی از اعتقادات طرفداران را در مشارکت تجسم می دهد. به طور خلاصه، طرفداران پیشنهاد می کنند که امل نمونه کاملی از کسی است که یک رابطه "با ارزش" پیدا می کند.
زیرمجموعه ای که طرفداران در آن از امل کلونی غمگین شدند، به درستی عنوان "استراتژی قرار ملاقات زن" دارد، که به درستی روشی را که طرفداران فکر می کنند آمل برای شروع جورج را دستگیر کرد، توصیف می کند.
آیا امل و جورج با هم ازدواجی "تطبیقی" داشتند؟
برخی از طرفداران حدس می زنند که جورج و امل ممکن است تا حدودی "تطبیقی" ازدواج کرده باشند. این از فرضیههای طرفداران ناشی میشد که امل جورج را بهعنوان شریک زندگی با ارزش خود انتخاب کرده است.
اساساً، طرفداران حدس می زنند که امل ارزش خود را می دانست، چشمش به این شهرت فوق العاده مشهور بود، و او را تنها با این که خودش - یک ملکه تمام عیار بود، جذب کرد.
آنها همچنین پیشنهاد می کنند که هر زنی می تواند همین کار را انجام دهد، با مثالی از کیت میدلتون و شایعه تاریخچه قرار ملاقات او با همسر فعلی اش. طرفداران می گویند که کیت یک "انتخاب کننده" بود که محبت های شاهزاده ویلیام را از دست داد.
اساساً، نظر دهندگان در Reddit نشان می دهند که کیت خسته کننده بود، و برای اینکه ویلیام ارزش خود را بشناسد (و انگشتر بگذارد) یک جدایی کوتاه و یافتن راه هایی برای مشغول ماندن و دست کشیدن از "دلسوزی برای خودش" طول کشید. آن).
البته، همه فکر نمی کنند که آمل تلاشی برای "گرفتن" جورج کلونی انجام داده است. شاید داستان آنها واقعاً یک داستان عاشقانه به اندازه کافی ساده باشد، آنطور که آنها توضیح داده اند، و جورج به سادگی آماده بود که آرام بگیرد -- نه اینکه توسط امل سرسخت از استخر دوستیابی خارج شود.
اگرچه به نظر می رسد سرفصل هایی که جورج با امل "درمشکل" پیدا کرده است، از شراکت آنها می کاهد.
اما، اگر طرفداران از رابطه و داستان ازدواج آمل و جورج الهام بگیرند، حداقل این است که امل خوش شانس نیست که جورج را دارد -- او خوش شانس است که او را دارد!