در تمام مدتی که نیکلاس کیج در کانون توجه بود، او به یکی از جذاب ترین چهره های هالیوود تبدیل شده است. در واقع، کار به جایی رسیده است که کیج آنقدر چیزهای عجیب و غریب گفته و انجام داده است که خبرنگاران می توانند هر داستان عجیب و غریبی درباره این بازیگر بسازند و بیشتر مردم دو بار فکر نمی کنند.
از نظر کارهای عجیب و غریبی که نیکلاس کیج انجام داده است، بیشتر آنها بی ضرر و سرگرم کننده هستند. به عنوان مثال، وقتی کیج متوجه شد که فسیلهای دایناسوری که برای آنها از لئوناردو دیکاپریو پیشی گرفته بود، دزدیده شدهاند، آنها را به صاحب واقعیشان برگرداند. علاوه بر این، طرفداران او عاشق شنیدن داستان های عجیب و غریب در مورد حرفه بازیگری او از جمله جزئیات فیلم سوپرمن رها شده کیج هستند.
با توجه به این واقعیت که اکثر مردم این ایده را پذیرفته اند که نیکلاس کیج یک پسر منحصر به فرد است، به نظر می رسد که بازیگر راحت است هر چیزی را در جمع بیان کند. به عنوان مثال، یک بار کیج داستانی را در مورد کاری که با گربه خود انجام داده بود تعریف کرد. اگرچه به نظر واضح است که کیج احساس میکرد که داستان گربهاش چیز مهمی نبود، اما در واقعیت، اقدامات بازیگر واقعاً بهم ریخته بود.
یک ستاره بزرگ
مدتها قبل از اینکه نیکلاس کیج به عنوان یک آدم عجیب و غریب شناخته شود که ظاهراً هر نقشی را که به او پیشنهاد می شود بر عهده می گیرد، او در حال ساختن شهرت به عنوان یک بازیگر شگفت انگیز بود. کیج پس از اکران Raising Arizona در سال 1987 به شهرت رسید، میراث خود را به عنوان یک ستاره بزرگ سینما تثبیت کرد.
بیشترین به خاطر بازی در فیلم هایی مانند Moonstruck، Adaptation، Leaving Las Vegas، Kick-Ass و The Rock، کیج سال ها در صدر هالیوود بود. اخیراً، کیج در چند فیلم بدبو ظاهر شده است، اما او همچنین تیتر فیلمهای خارقالعاده و خیرهکنندهای مانند Spider-Man: Into the Spider-Verse، مندی، Willy’s Wonderland و Pig بوده است.
حکایت کیج
در یک دنیای ایده آل، هر کسی که حیوانی را به خانه خود می آورد، با مهربانی کامل با آن رفتار می کند. با این حال، متأسفانه، برخی از مردم عمداً نسبت به حیوانات خود ظلم می کنند که یک کار شیطانی آشکار است. هنگامی که نیکلاس کیج در جریان یک نمایش دیرهنگام با حضور دیوید لترمن در سال 2010 درباره اتفاقی که با گربهاش رخ داد، صحبت کرد، واضح بود که او عمداً با حیوان بدرفتاری نکرده است. با این حال، حکایت او، که به وضوح میخواست خندهدار باشد، نشان داد که کیج با گربهاش اشتباه کرده است.
"من به یاد دارم که یک کیسه قارچ در یخچالم داشتم." من یک گربه داشتم و اوه، گربه من یواشکی در یخچال می رفت و قارچ ها را می دزدید. و من گفتم، نه تو، و اسمش لوئیس بود، گفتم، "لوئیس، تو نمیتوانی این کار را بکنی، نمیتوانی، درست نیست". آنها را با حرص خورد. او فقط آنها را دوست داشت. این برای او مانند نیش گربه بود. بنابراین فکر کردم چه جهنمی، بهتر است این کار را با او انجام دهم. یادم میآید ساعتها روی تختم دراز کشیده بودم و لوئیس ساعتها روی میز روبروی تخت بود و به هم خیره شده بود… بی حرکت. گهگاه میوو میکرد. اما او به من خیره می شد و من شک نداشتم که او برادر من است.»
در طول دوران حرفه ای دیوید لترمن، او به عنوان یکی از بهترین مجریان برنامه گفتگوی تمام دوران شهرت پیدا کرد. با وجود این، هیچ شکی وجود ندارد که لترمن در طول دوران حرفهایاش کارهای نادرست انجام داده است. وقتی نیکلاس کیج در مورد مصرف قارچ با گربه اش صحبت کرد، لترمن با خنده واکنش نشان داد، مثل اینکه نیکلاس داستانی خنده دار و بی ضرر را تعریف می کند. با این حال، در واقعیت، خنده لترمن بسیار مشکوک بود زیرا کیج در حال اعتراف نامرتب بود.
واقعاً چه اتفاقی می افتاد
در چند سال گذشته، بحث های زیادی در مورد عوارض جانبی بالقوه مثبت مصرف مقادیر کم مواد روانگردان وجود داشته است. در نتیجه آن و سایر عوامل مانند همه افرادی که به دلیل اتهامات جزئی مواد غیرقانونی در پشت میله های زندان هستند، این امر رایج شده است که مردم از قانونی سازی دفاع کنند.با وجود این، جنبشی وجود ندارد که به مردم اجازه دهد بدون اطلاع آنها مواد تغییر دهنده ذهن را به دلایل واضح به مردم بدهند.
حتی اگر نیکلاس کیج و دیوید لترمن آشکارا فکر می کردند که گربه در حال خوردن قارچ خنده دار است، اما هر چیزی جز این است. از این گذشته، وقتی گربه برای اولین بار قارچ ها را خورد، هیچ راهی وجود نداشت که حیوان بتواند بفهمد که در ساعات بعدی چه چیزی را تجربه می کند. در نتیجه، این واقعیت که کیج اجازه داد این یک بار اتفاق بیفتد، به وضوح سهل انگاری بود. بدتر از آن، داستان کیج نشان داد که گربه او چندین بار قارچ های او را خورده و او حتی تصمیم گرفت در کنار حیوان مواد غیرقانونی مصرف کند. این بهم ریخته است زیرا گربه کیج قادر به رضایت آگاهانه نبود و این مسئولیت بازیگر بود که از حیوان خانگی خود محافظت کند.