وال کیلمر بازی در «بتمن» را با بازی در یک سریال صابون مقایسه می کند

فهرست مطالب:

وال کیلمر بازی در «بتمن» را با بازی در یک سریال صابون مقایسه می کند
وال کیلمر بازی در «بتمن» را با بازی در یک سریال صابون مقایسه می کند
Anonim

در مستندی درباره زندگی و حرفه جذاب خود در هالیوود، این مرد 61 ساله می گوید که چگونه تجربه او از فیلمبرداری این فیلم رضایت بخش نبوده است.

«هر هیجانی که در دوران پسری داشتم با واقعیت باتسویت درهم شکسته شد. بله، هر پسری دوست دارد بتمن شود. آنها در واقع می خواهند او باشند… نه لزوماً او را در یک فیلم بازی کنند، او فاش کرد.

وال بدون هیچ تحقیقی در مورد آن نقش را پذیرفت

رویای هر پسر کوچکی است که یک ابرقهرمان باشد. وال کیلمر زمانی که پسر کوچکی بود توانست با آن زندگی کند و پدرش او را به صحنه برنامه تلویزیونی «بتمن» برد و او باید ببیند که جادو در کجا ایجاد شده است و حتی خودش در بت‌موبیل بنشیند..

بنابراین زمانی که سالها بعد به او پیشنهاد بازی در یک فیلم اقتباسی برای بازی در این نقش به او داده شد، گفتن بله.

«بر اساس استانداردهای هالیوود، بتمن بهترین نقش اصلی و رویایی است که به حقیقت پیوسته است. من حتی بدون اینکه فیلمنامه را بخوانم این قسمت را گرفتم.»

در حالی که او ممکن است فکر می کرد که این بهترین کنسرت بازیگری است، اما بعداً معلوم شد که اینطور نبوده است. کیلمر از این تجربه لذت نبرد و به طرز معروفی شانس بازی دوباره بتمن را در دنباله رد کرد.

لباس خفاش فوق العاده تنگ و ناراحت کننده بود

کیلمر گفت که لباس او آنقدر زیبا بود که به سختی می توانست نفس بکشد، حرکت کند یا با سایر افراد حاضر در مجموعه صحبت کند.

"وقتی در آن هستید، به سختی می توانید حرکت کنید و مردم باید به شما کمک کنند بایستید و بنشینید."

شما همچنین نمی توانید چیزی بشنوید و بعد از مدتی مردم دیگر با شما صحبت نمی کنند، این بسیار منزوی است. این برای من سخت بود که بتوانم یک اجرا را پشت سر بگذارم، و این ناامید کننده بود تا اینکه متوجه شدم که من نقش در فیلم فقط این بود که ظاهر شوم و در جایی که به من گفته شده بایستم.

او تجربه محدود را به بازیگری در اپرا تشبیه می کند

از آنجایی که جابجایی لباس باتوم خیلی سخت بود، او نمی توانست در طول نقش خیلی از نظر فیزیکی خود را ابراز کند.

«فکر می کنم هیچ تفاوتی نداشت که من چه کار می کردم. سعی کردم مثل یک بازیگر سریال شوم. وقتی به نیکول رو می‌کردم… نمی‌توانستم بشمارم چند بار دست‌هایم را روی باسنم گذاشتم.»

توصیه شده: