بخش اعظم زندگی برندی گلانویل به طور چشمگیری در مقابل دوربین های نمایش تلویزیونی پرطرفدار، The Real Housewives بورلی هیلز رخ داده است. طرفداران میدانند که او یک زن قوی و قدرتمند است که دارای قدرت و اعتماد به نفس است، اما او اخیراً فاش کرده است که جنبهای کاملاً متفاوت از او وجود دارد که بسیاری از مردم از آن بیخبر بودهاند.
گلانویل فاش کرد که در خلال جدایی بسیار علنی از شوهر 8 سالهاش، ادی سیبریان، کاملاً کنترل خود را از دست داد و «زن دیگری» را که او با او خیانت میکرد، تهدید کرد. آن زن کسی نیست جز LeAnn Rimes که اکنون LeAnn Cibrian شده است.
زندگی گلانویل تکان می خورد
اپیشن جدید گلانویل برای The Sun گویای همه درام است که بسیاری از طرفداران او هرگز فراموش نخواهند کرد، و زمانی در زندگی او که گلنویل به شدت می خواهد.
تهدید به مرگ در مرحله پایینی از زندگی او رخ داد، اما قطعاً یک اتفاق بود که رخ داد، و اکنون، برندی گلانویل در حال انجام آن است.
پس از اطلاع از بیاحتیاطیهای ادی با یافتن مجلهای که روی جلد آن ماجرای رابطه او پخش شده بود، گلانویل اعتراف کرد که از هم پاشیده و احساس ویرانی واقعی میکرد که میتوانست این کار را با او و فرزندانش انجام دهد. او در این فکر که زن دیگری جانش را به چنگ آورد، فکر درستی نداشت و اعتراف می کند که آشکارا تهدید به مرگ کرده است.
علاوه بر این افشاگری تکان دهنده این واقعیت بود که ادی سعی کرد او را متقاعد کند که عکس ها ساختگی هستند. گلانویل پس از دیدن شیمی بین شوهرش و لی آن در سر صحنه فیلم عاشقانه ای که با هم فیلمبرداری می کردند، نورهای شمالی، از قبل مشکوک بود، و این فقط آنچه را که دلش در تمام مدت به او می گفت، تایید کرد.
تهدید مرگ
سیبریان و گلانویل در مسیری متأسفانه با حوادث ویرانگر پیش از آن که آن را برای همیشه کنار بگذارند ادامه دادند، و تهدید به مرگ او برای قافیه های LeAnn بخشی از این مصیبت بود. گلانویل اعتراف کرد که احساس می کند شوهرش را به دست لیآن از دست داده است، اما مطمئناً قرار نیست فرزندانش را به خاطر او از دست بدهد. وقتی لی آن را دید که پسرش جیک را که در آن زمان 2 ساله بود در آغوش گرفته بود، عصبانی شد و او را تهدید به قتل کرد. مشخص نیست که LeAnn چگونه تحت تأثیر این تهدید قرار گرفته است.
گلانویل فاش می کند؛ "یک بار، قبل از ازدواج آنها، من به سمت یک بازی فوتبال رفتم و جیک، دو ساله، در بغل او نشسته بود. این عصبانیت در بدنم بود. من واقعاً می خواستم او را بکشم. به سمت او رفتم. جیک را گرفتم و من به او نگاه کردم و گفتم: "من تو را خواهم کشت."
واضح است که این اتفاق نیفتاده است، و از قضا این دو بانو اکنون به طرز معروفی با هم کنار می آیند و حتی به راحتی با هم پدر و مادر می شوند.به نظر می رسد که آنها با گذشت زمان دوستی ایجاد کرده اند، اما عصبانیتی که گلانویل در آن زمان احساس می کرد بسیار زیاد بود، و گفتن داستان او از طریق مقاله او ثابت شده است که به همان اندازه که فاش کننده بوده است، درمانی نیز بوده است.