گوردون رمزی مجبور شد سهم خود را از صاحبان مشاغل نالایق به جای آنها بگذارد. گاهی اوقات مجبور میشد آنها را به خاطر توهین به کارمندانشان صدا بزند، و گاهی اوقات رمزی مجبور میشد ضررهای خود را کاهش دهد و کنار میرفت و اجازه میداد کسبوکار با شکست مواجه شود. هیچ کمبودی در محتوایی مانند این در هتل جهنم یا کابوس آشپزخانه وجود ندارد.
رامسی با چیزهای زیادی دست و پنجه نرم کرده است، از جمله صاحب پیتزا فروشی که مسمومیت غذایی را نمیفهمد، صاحب رستورانی با ارتباط اوباش، صاحب هتلی که از کارمندانش دزدی میکرد و در موارد متعددی خانوادههای ناکارآمد. اینها برخی از بدترین صاحبان کسب و کار هستند که نمایش های گوردون رمزی را مورد لطف خود قرار داده اند (یا باید بگوییم مایه شرمساری).
8 شکست خرچنگ مرده در پیتزا فروشی سال
پیتزافروشی سال با خدمات ضعیف، سرآشپز نالایق که به تلفنش چسبانده بود و در کل حمل و نقل منزجر کننده غذا دست و پنجه نرم می کرد. در لحظه ای که می توانست سال را برای همیشه خراب کند، انبوهی از خرچنگ های مرده همراه با خرچنگ های زنده در مخزن باقی ماندند. شما نمی توانید خرچنگ مرده و زنده را در یک مخزن نگهداری کنید، زیرا صدف های مرده ذات الریه را در گوشت خود ایجاد می کنند که می تواند باعث مسمومیت غذایی کشنده شود. یکی از مشتریان Sal’s به دلیل ناتوانی سرآشپز در نظارت صحیح بر مخزن مسموم شد. وقتی مشتری مریض شد صاحب سال ویران شد، اما خوشبختانه مشتری زنده ماند و سال به هر کلمه ای که رمزی می گفت گوش داد.
7 Denise The 86er از کافه Hon
دنیس رستورانش، کافه هان را اداره می کرد، انگار یک پروژه ی غرور است. نام و چهره او به طور برجسته در منوی کتاب مقدس کسب و کار برجسته بود و غرور او را در آشپزخانه نیز تشویق می کرد. هر بار که ظرفی به آشپزخانه فرستاده میشد، که زیاد اتفاق میافتاد، پاسخ دنیز به «۸۶» ظرف بود.او به جای اینکه آن را بچشد و سعی کند بفهمد چه چیزی اشتباه است، فقط غذا را از منوی روز حذف میکرد و باعث میشد سفارشدهی چیزی برای مشتریان غیرممکن شود و او نمیتوانست بفهمد چگونه آشپزی خود را بهبود بخشد. پس از یک مداخله دردناک با کارکنانش، دنیز نور را دید و برای بهتر شدن تغییر کرد.
6 The Law Drama At The Burger Kitchen
آشپزخانه برگر قسمت دردناکی از کابوس های آشپزخانه بود. صاحبان غذا را به شدت گران قیمت کردند، آنها اصرار داشتند که غذاها عالی هستند، حتی اگر سرآشپزشان چیزی در مورد دستور غذاها نمی دانست، و بدتر از آن محیط سمی خانواده بود. صاحبان پسرشان را به کار گرفتند و به روشی تقریباً کلیشه ای، مادر و نامزد پسرش هرگز نتوانستند با هم کنار بیایند. گاهی اوقات مادر حتی برای جلب توجه پسرش با دختر رقابت می کرد و رک و پوست کنده بود. تنش در رستوران زمانی نمایان شد که سرآشپز به بیرون هجوم آورد و بعد از اینکه به اندازه کافی از دعواهای احمقانه خانواده سر خورد، کار را ترک کرد.
5 هتل هیپی
حتی اگر حشیش اکنون در چندین ایالت قانونی است، استفاده غیرمسئولانه از آن حتی می تواند به باهوش ترین صاحبان مشاغل آسیب برساند. با این حال، صاحبان Applegate River Lodge در اورگان، حداقل تا زمانی که رمزی وارد عمل شد و به آنها یاد داد که چگونه یک تجارت را اداره کنند، باهوش نبودند. این هتل جهنمی با نشان دادن ذخایر حشیش توسط مالک شروع شد، که رمزی آن را به عنوان یک پرچم قرمز بزرگ در نظر گرفت، و رمزی خشمگین شد زمانی که مالک مسئولیت خود را به رخ کشید و از آن مکان به عنوان مکانی برای جشن هیپی های روانگردان استفاده کرد. مالکان فکر می کردند که این مهمانی به ایجاد تجارت کمک می کند، اما رمزی حساب را انجام داد و نه، این کار را نکرد.
4 The Belly Dancer at Prohibition Grille
صاحب ممنوعیت گریل به وضوح نمی دانست چه می کند. ریشی براون مرتباً از میزها بازدید میکرد و هرگز شکایتی از غذا را جدی نمیگرفت و نشان داد که در مورد نحوه اداره یک رستوران نمیداند.وقتی رمزی از او در مورد سوپ دی ژور (سوپ روز) پرسید، صاحبش نمیدانست رمزی درباره چه چیزی صحبت میکند. این تقریباً به اندازه زمانی که رمزی با گروه رقص شکم خود شوکه شد و برای او و مهمانان اجرا کرد، شوکه نشد.
3 صاحب هتلی که به معنای واقعی کلمه کارمندان را به بردگی می گرفت
کاری که صاحب مسافرخانه جونیپر با کارمندانش کرد نابخشودنی و غیرقانونی است. زمانی که رمزی در حال انجام تحقیقات و مصاحبه با کارکنان هتل بود، متوجه شد که مالک انعام کارکنان را احتکار می کند و نه تنها به آنها پول نمی دهد. کارمندان فقط با اتاق و غذا پرداخت میشدند، اگرچه غذای هتل نیز به گفته رمزی تقریباً غیرقابل خوردن بود. یک کلمه برای این نوع مدیریت تجاری وجود دارد: برده داری. صاحبان مشاغل توجه داشته باشند، شما باید با پول واقعی به کارمندان خود پول پرداخت کنید. اگر فقط به آنها اتاق و غذا بدهید، حدس بزنید چه کارمندی ندارید، شما برده دارید. همانطور که می توان تصور کرد، رمزی در این قسمت رحم نکرد.
2 گوردون رمزی تقریباً هیچ کاری برای کمک به رستوراندار مافیوز انجام نمیدهد
مسائل مدیریت خشم حتی به توصیف عملیات سمی در پشت صحنه رستوران ایتالیایی پیترز نمی رسد، یک غذاخوری کلاسیک ایتالیایی که رمزی عملاً هیچ کمکی برای نجات آن انجام نداد. مالک آنقدر سریع شروع به دعوا می کند، به هر حال، مشت به معنای واقعی کلمه، که طرفداران نمایش معتقدند مالک در مافیا بوده است. این ادعا با این واقعیت که در حین ضبط اپیزود، یک جمع کننده بدهی واقعی به رستوران آمد، به این ادعا کمک نکرد.
1 Amy's Baking Company اولین کسب و کاری بود که گوردان رمزی مجبور شد از آن دور شود
این ممکن است بدنام افتضاح ترین تجارتی باشد که گوردون رمزی تا به حال از ورود به آن ناخشنود بوده است. امی بوزالگو و همسرش سامی کسب و کار خود را به پایان رساندند و اولین شرکت کنندگانی بودند که رمزی مجبور شد از آنها دور شود.آنها هیچ یک از توصیه های او را نپذیرفتند و رمزی دست اول در معرض رفتارهای خداپسندانه آنها قرار گرفت. سمی از نظر عاطفی نسبت به کل کارکنانش آزار میداد و این باعث شد همه آنها دست از کار بکشند، و رمزی وقتی متوجه شد سمی انعام کارکنان را میدزدد عصبانی شد. این جفت همچنین بسیار آزاردهنده بود، امی از گربه هایش به عنوان "فرزندانش" یاد می کرد، آنها حداقل 20 سال فاصله سنی بین آنها داشتند و امی هر بار که گوردون رمزی سعی می کرد با او روبرو شود گریه می کرد. کسب و کار به شدت با شکست مواجه شد و این زوج اکنون در اسرائیل زندگی می کنند.