تا کنون، بریکینگ بد وینس گیلیگان قبلاً در بین بهترین سریالهای دراماتیک تمام دوران رتبهبندی شده است. بنابراین، یک پایگاه هواداران کاملاً عظیم ایجاد کرده است که همه چیز را در مورد سریال از معنای عنوان اصلی آن گرفته تا نحوه ایجاد تکان دهنده ترین قسمت سریال توسط نویسندگان تجزیه و تحلیل می کند. در حالی که Breaking Bad بسیار موفق است، سری اسپین آف آن تقریباً به همان اندازه محبوب است. در حالی که Saul/Jimmy از باب اودنکرک کراس اوور اصلی است، این سریال شباهت های زیادی به بریکینگ بد دارد، از جمله ابعاد بسیار متناقض هر یک از شخصیت های اصلی سریال. اما، طبق مقاله ای توسط Rotten Tomatoes، باب اودنکرک دو تجربه بسیار متفاوت در فیلمبرداری این دو سریال داشته است.در واقع، او می گوید که آنها کاملاً متفاوت هستند. منظور او این است…
مخاطرات برای Saul در Breaking Bad کم بود… اما نه در Call Call بهتر با Saul
تفاوت اصلی شخصیت سائول در بریکینگ بد در مقایسه با Better Call Saul، به گفته بازیگر باب اودنکرک، این است که سهم سائول در سریال اصلی واقعاً کم بود. این یکی از نگرانی های اصلی او بود که وینس گیلیگان برای ساخت یک سریال اسپین آف بر اساس شخصیت محبوبش در Breaking Bad به او مراجعه کرد.
باب اودنکرک به Rotten Tomatoes گفت: «در دنیای بریکینگ بد، من کاملاً میدانستم که تماشای سائول سرگرمکنندهتر است، زیرا ریسکها برای ساول در بیشتر دورههای سریال کم بود. "هیچ کس سعی نمی کند او را بکشد. بقیه قرار است بمیرند. همه در یک مقطع زمانی خانواده خود را از دست می دهند یا می میرند. نه سائول. بنابراین این یک بازی بزرگ برای او است؛ تماشا کردن او سرگرم کننده است. می تواند خرافات بسازد، و انرژی سبک تری دارد.و او بامزه است. و بله، او در رابطه با این افراد وحشتناکی که در جهنم هستند خنده دار است. اما آیا تماشای او به تنهایی سرگرم کننده است؟ فکر نمیکنم او واقعاً ارزش تماشای تنهایی را داشته باشد…"
اما همین نکته بود که وینس گیلیگان و شریکش پیتر گولد را مجذوب خود کرد. آن دو میدانستند که این شخصیت چیزهای بیشتری دارد و این دقیقاً همان چیزی است که میخواهند کشف کنند.
"یکی از اولین چیزهایی که وقتی وینس و پیتر [گولد] درباره ساخت سریال صحبت کردند، این بود که گفتم، "باید او را دوستداشتنی کنید." باب اعتراف کرد که من فکر نمی کنم او مرد دوست داشتنی باشد. "او در رابطه با دنیای اطرافش در بریکینگ بد دوستداشتنی است. [بنابراین] آنها پیش رفتند و این کار را کردند. آنها اختراع کردند که او واقعاً چه کسی بود، جیمز مکگیل چه کسی بود. و جیمز مکگیل دوستداشتنی است. نمیدانم میتوانید بگویید که آن نسخه از یک شخص را دوست دارید یا نه، اما مرد واقعی که در Better Call Saul با او آشنا شدهایم، مرد دوستداشتنی است که میتوانید با او همدردی کنید و قهرمان شوید."
این تغییرات شخصیت در نهایت عملکرد باب را بسیار متفاوت کرد
به نقل از باب اودنکرک، "[عملکرد] در Better Call Saul تا Breaking Bad. 100 میلیون بار متفاوت است." ممکن است برخی از تماشاگران معمولی حتی با تماشای پشت سر هم این دو سریال نتوانند این موضوع را درک کنند، اما باب میداند که کار او در این دو نمایش محبوب چقدر متفاوت است…
"چیز خوبی که برای ما داشتیم این بود که در بریکینگ بد به والتر وایت گفت و او به تماشاگران گفت: "این چیزی که واقعا هستم نیستم" اما بعد از آن هرگز نشان نداد که واقعاً کیست. شما هرگز او را ندیدید که به خانه برود. شما نمی دانید زندگی شخصی او چگونه بود، "باب توضیح داد. "اما چند بار در جریان داستان بریکینگ بد بود که او ابعاد عمیق تری را نشان داد. یک بار که با جسی و چند تن دیگر از دوستان جسی در ماشین است و هدایایی را برای براک و [آندریا" گذاشت.]، و سپس می رود و به جسی می گوید: «تو باید بروی و با آنها صحبت کنی.و او به نوعی اصرار دارد که باید. حالا این سائل نیست که صحبت می کند، جیمز مک گیل است، زیرا چیزی برای سائول وجود ندارد. فقط خطری برای شائول وجود دارد که او را تشویق کند که با این افراد صحبت کند. این لحظه ای است که می بینید این شخصیت دیگر در حال نگاه کردن به آن است. سپس در نقطهای به والتر وایت میگوید تا زمانی که او جلوتر است، دست از کار بکشد، که این نیز سائول نیست، زیرا سائول برای کشته شدن والتر وایت اهمیتی ندارد، او فقط میخواهد پول دربیاورد. وقتی او به والتر وایت میگوید: «بعضی از مردم میگویند، فردی که در موقعیت شما قرار دارد، شاید باید عقبنشینی کند و به زندگی بازگردد،» این صحبت شائول نیست. بنابراین لحظاتی در اجرای Breaking Bad وجود داشت که در آن شما جیمی مک گیل و یک فرد دوست داشتنی را دیدید، اما بیشتر او را در محل کار می دیدید و او این شخصیت را بازی می کرد. و نمیدانم واقعاً میتوانید در کنار آن مرد باشید، آنطور که برای یک سریال باید باشید.»
یکی از راه هایی که وینس گیلیگان و پیتر گولد در فیلم Better Call Saul تماشاگران را در کنار سائول قرار دادند، دادن یک برادر به او بود تا با او بازی کند.رابطه بین سائول و چاک (با بازی شگفت انگیز مایکل مک کین) مملو از زخم های عاطفی عمیق و تاریخی است که این دو بازیگر واقعاً زنده می کنند.
باب در مورد دو برادر گفت: "آنها خیلی به هم نزدیک هستند و باید یکدیگر را تنها بگذارند." "اما هر دوی آنها به چیزی از دیگری نیاز دارند، و آن را دریافت نمی کنند. جیمی از چاک می خواهد که به او نگاه کند و بگوید، "تو عالی هستی، و کارهای درست را انجام می دهی. واقعاً در وکیل بودن خوب هستید و شما واقعاً آدم خوبی هستید. و او باید بشنود که چاک می گوید "دوستت دارم." و او نیاز دارد که از برادرش کمی احترام بگیرد، اما هرگز این کار را نمی کند، و هرگز نخواهد کرد. و چاک هرگز آن را به او نخواهد داد."
در حالی که باب این پویایی خاص در Better Call Saul را "خستکننده" میداند، در نهایت اصلیترین چیزی است که جان تازهای به شخصیتی میبخشد که قبلاً در یک سریال کاملاً متفاوت ساخته شده بود.